کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقی به زحمت آمده ام تا به پای خم
    یک کاسه می بیار وگر نیست، لای خم
    باطن ز کسب معرفتم به نمی شود
    تبدیل خلق می کنم از کیمیای خم
    از یک پیاله ام ز خلاف فلک بخر
    کز سر برون شدم چو می از تنگنای خم
    گر خم شکست محتسبم غم نمی خورم
    کافیست یک کرشمه ساقی بجای خم
    تا هست باغ و میکده از غم پناه هست
    یا زیر گل شویم نهان یا قفای خم
    چشمم غنی شد از کرم پیر می فروش
    طبعم کریم شد ز دم دلگشای خم
    مستی من ز جنس حریفان دور نیست
    نوشم می از قرابه دیگر ورای خم
    پیمانگی کند فلکم، مهر قطرگی
    گردون صلای جام زند من صلای خم
    در حرص نان چو مور «نظیری » چه مانده ای
    طاووس می شود مگس اندر هوای خم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha