کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    وقت آن آمد که خرگه با گل سوری زنی
    لعبت چینی گزینی جام فغفوری زنی
    چهره از لعلی قبایان بدخشانی کنی
    باده با فیروزه خطان نشابوری زنی
    دست ها در گردن چون رطل مینایی کنی
    بوسه ها بر ساعدچون شمع کافوری زنی
    ساز و برگ بوس و آغوش و کنارت داده اند
    بیش ازین چون نی نمی باید دم از دوری زنی
    عمر شیرین موج بر آبست شاید چون حباب
    قرعه بر نام شراب تلخ انگوری زنی
    بلبل و گل پرده از ساز و نوا برداشتند
    زشت باشد گر تو خواهی لاف مستوری زنی
    بی کلاه و کفش می رقصند مستان در چمن
    تو نمی خواهی که گل بر سر ز مغروری زنی
    بلبلا! نرگس دو بینی می کند وقت است وقت
    بر سر کرسی برآیی بانگ منصوری زنی
    سبزه و گل بر سر کوچند شاید گر تو نیز
    با حریفان خیمه ای بیرون ز معموری زنی
    باده آخر شد صبوحی را «نظیری » ساز ده
    ورنه فردا حرف نتوانی ز مخموری زنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha