کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا به کی خیمه چو گل بر گذر باد زنم
    عهد خوبی گذران بینم و فریاد زنم
    حاصل مزرع آفت زدگان است آن گنج
    من غلط قرعه به ویرانه و آباد زنم
    بیش ازین شور نمی گنجد اگر کان نمک
    بر جگرسوختگی های خدا داد زنم
    مست شوقم می و خون درنظرم یکسانست
    سر ز ساقی کشم و چنگ به جلاد زنم
    خار حسرت به دل و خنده شادی بر لب
    جام غم گیرم و خود نوشم و خوش باد زنم
    شرح هجران تو بر مرغ گلستان خوانم
    شانه زلف تو بر طره شمشاد زنم
    گر مقیمان چمن از تو نشانم گویند
    بوسه ها بر قدم بنده و آزاد زنم
    قلم عقل ز بازیچه ساقی بشکست
    خنده ها بر سبق و بر خط استاد زنم
    منهدم گشت چو بنیاد وفا کعبه دل
    حاکمی کو که ز بیداد بتان داد زنم
    در گلستان چو حدیث قد آن سرو کنم
    ناوکی بر دل صد پاره شمشاد زنم
    من و ورد سحری نیست «نظیری » انصاف
    راه میخانه روم، دوش به زهاد زنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha