کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز خراش دم به رقت، ز گداز دل به دردم
    دم آتشین بیانان بفسرد و گفت سردم
    شده ام ز خویش قانع به خیال جلق و دلقی
    نه به درد بازگشتم، نه ز دیده آب خوردم
    دهم ار غذای مرغان به خیال دام و قیدم
    کنم ار دعای یاران به هوای سرخ و زردم
    نکنم قفا به بازی که دو شش نشسته نقشم
    نشوم ز لعب فارغ که عقب فتاده نردم
    به هوای ابر خیزم فکند ز پای ثقلم
    به گذار سیل افتم نرود ز دیده گردم
    به قطار کس نگنجم چه گران بها اسیرم
    به عیار خس نیرزم چه بلند قدر مردم
    بزنم ز ننگ سنگ و بکشم ز عار خنجر
    به تهمتن ار درافتم بگریزد از نبردم
    بپرم هزار پایه ره بسته قطع سازم
    بجهم هزار پله پی مور در نوردم
    به خزان و گل نپیچم نه ز قسم رنگ و بویم
    به بهار و دی نسازم نه ز جنس گرم و سردم
    وزد از کمین نسیمی زندم به موج دریا
    که سحاب خشک مغزم نه ز خار و نی ز وردم
    به سماع جان «نظیری » ز خودم خلاصیی ده
    بفشان چنان غبارم، که غبار کس نگردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha