نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۴۱۸: تا به کی خیمه چو گل بر گذر باد زنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا به کی خیمه چو گل بر گذر باد زنم عهد خوبی گذران بینم و فریاد زنم حاصل مزرع آفت زدگان است آن گنج من غلط قرعه به ویرانه و آباد زنم بیش ازین شور نمی گنجد اگر کان نمک بر جگرسوختگی های خدا داد زنم مست شوقم می و خون درنظرم یکسانست سر ز ساقی کشم و چنگ به جلاد زنم خار حسرت به دل و خنده شادی بر لب جام غم گیرم و خود نوشم و خوش باد زنم شرح هجران تو بر مرغ گلستان خوانم شانه زلف تو بر طره شمشاد زنم گر مقیمان چمن از تو نشانم گویند بوسه ها بر قدم بنده و آزاد زنم قلم عقل ز بازیچه ساقی بشکست خنده ها بر سبق و بر خط استاد زنم منهدم گشت چو بنیاد وفا کعبه دل حاکمی کو که ز بیداد بتان داد زنم در گلستان چو حدیث قد آن سرو کنم ناوکی بر دل صد پاره شمشاد زنم من و ورد سحری نیست «نظیری » انصاف راه میخانه روم، دوش به زهاد زنم نظیری نیشابوری