کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نخست عشق به میخانه کرد نزول
    به گرد مدرسه گردیدنست نامعقول
    ز راه ضربت دستست رقص بی حالان
    سماع عشق نخیزد مگر ز اصل اصول
    کمینه بوالعجبی، در دیار عشق این است
    که حاکمی شود از حکم کودکی معزول
    از آن عزیز خراباتیان شدیم که ما
    ادب نگاه نداریم، در خروج و دخول
    برون ز دلبر شهری، درون ز شاهد غیب
    گنه به طور ملامت کشان بود مقبول
    متاع هر دو جهان را به یک گدا بخشیم
    گر از هزار تمنا، یکی رسد به حصول
    بلند شد سخن عشق، لیک معذوریم
    که نیست رخصت گفتار جز بقدر عقول
    غرض گدای در دوست بودنست ارنه
    به گنج ها نکنیم التفات بر مسئول
    خموش تا نشناسد کسی «نظیری » را
    چه لازم است که معلوم گردد این مجهول

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha