به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوریغزل هاشمارهٔ ۳۴۵: بزم می سازیم سامان گر نباشد گو مباش

880عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بزم می سازیم سامان گر نباشد گو مباش
نوش می گوییم مهمان گر نباشد گو مباش
جرعه درد و حیات تلخ قسمت کرده اند
عیش خضر و آب حیوان گر نباشد گو مباش
غمزه را فرهنگ و دانش ترجمانی می کند
چشم هندو فارسی دان گر نباشد گو مباش
زلف بین سنبل در آغوش ار نگردد گو نگرد
رخ نگر گل در گریبان گر نباشد گو مباش
چشم ما را ز آب روی او گلی خواهد شکفت
دانه ای در خاک اگر پنهان نباشد گو مباش
زخم مژگان عرب بهر قبول کعبه بس
در قدم خار مغیلان گر نباشد گو مباش
صد خطا در کار داریم از برای عفو او
ضعف صدق و نقض پیمان گر نباشد گو مباش
گر به زاری گر به رنجوری به یادش خرمیم
عمر دردش باد، درمان گر نباشد گو مباش
راه بی وادی و بی منزل «نظیری » می رویم
عشق رهبر گشته ایمان گر نباشد گو مباش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۴۴: کی بود شفقت دل سوی اسیران کشدش 2شمارهٔ ۳۴۵: بزم می سازیم سامان گر نباشد گو مب ...3شمارهٔ ۳۴۶: از نقل و باده گوشه دل گشته روشنش 4شمارهٔ ۳۴۷: مطرب به گوشم زد نوا از گریه محزون ...5شمارهٔ ۳۴۸: بر غمزده ای خنده زدم گفت حزین باش 6شمارهٔ ۳۴۹: بی تو نه با غم خوش و نی خانه خوش 7شمارهٔ ۳۵۰: رمید طایر جانم ز آشیانه خویش 8شمارهٔ ۳۵۱: طاعت پیر مغان کن وز همه بیگانه با ...9شمارهٔ ۳۵۲: لطف می خون در رگ افسرده می آرد به ...10شمارهٔ ۳۵۳: افغان که بعد صد طلب و جستجوی خویش 11شمارهٔ ۳۵۴: افسر به قبادی ده و خاتم به جمی بخ ...12شمارهٔ ۳۵۵: بستم در تصرف گفت و شنید خویش 13شمارهٔ ۳۵۶: به بوی می دو سه ژولیده مرقع پوش 14شمارهٔ ۳۵۷: دم دم شاهدست و می می خاص 15شمارهٔ ۳۵۸: حریف خود شو و یا خود برآر آز خلوت ...16شمارهٔ ۳۵۹: ساقیا برخیز با مستان برقص 17شمارهٔ ۳۶۰: هرکه چون یوسف شود از محنت زندان خ ...18شمارهٔ ۳۶۱: همیشه خنده شادی به آن لبان مخصوص 19شمارهٔ ۳۶۲: نه خانقاه نشین می شویم و نی مرتاض 20شمارهٔ ۳۶۳: دهم دو ملک به یک نغمه رباب عوض 21شمارهٔ ۳۶۴: حضور وقت نمی یابم و حلاوت فرض 22شمارهٔ ۳۶۵: هر صبح کن دو جام شراب مغانه فرض 23شمارهٔ ۳۶۶: از جمال تو کمال بشری بود غرض 24شمارهٔ ۳۶۷: روی دل با دوست باید داشت در مرگ و ...25شمارهٔ ۳۶۸: حکم جفا صحیح و امید وفا غلط 26شمارهٔ ۳۶۹: صد جا در انتخاب تو پیدا کنم غلط 27شمارهٔ ۳۷۰: در عشق کار بوده و سامان نبوده شرط 28شمارهٔ ۳۷۱: جگر به خنده همی سوز و بر کران می ...29شمارهٔ ۳۷۲: درود پاک تو بر ریش باصفا واعظ 30شمارهٔ ۳۷۳: نی خاطرم از کتاب محظوظ 31شمارهٔ ۳۷۴: اگر تو نشنوی از ناله های زار چه ح ...32شمارهٔ ۳۷۵: هنوز عارف و عامی نداشتند نزاع 33شمارهٔ ۳۷۶: به فالی از لب تو تا ابد هما قانع 34شمارهٔ ۳۷۷: پای کوبان دست افشان در سماع 35شمارهٔ ۳۷۸: فریب دختر رز خواهشیست نامسموع 36شمارهٔ ۳۷۹: کند همیشه به دل چشم روسیاه نزاع 37شمارهٔ ۳۸۰: گوید سحر که شب گذر افکنده ای به ب ...38شمارهٔ ۳۸۱: راز دیرینه ز رخ پرده برانداخت دری ...39شمارهٔ ۳۸۲: نه گل این جا ز عشق خار فارغ 40شمارهٔ ۳۸۳: جان به لب از شوق و می آرند پیغامم ...41شمارهٔ ۳۸۴: نالم ز چرخ اگر نه بر افغان خورم د ...42شمارهٔ ۳۸۵: آنی به اثر داری و شأنی به تصرف 43شمارهٔ ۳۸۶: فتنه با زلف تو گرفته طرف 44شمارهٔ ۳۸۷: تو این گشاد و گره ها به دام فکر م ...45شمارهٔ ۳۸۸: هر که تایب گردد از می بر رخ او رن ...46شمارهٔ ۳۸۹: کرشمه تو برد از قمارخانه حریف 47شمارهٔ ۳۹۰: لب ساقی روان ها، دل چشمه حقایق 48شمارهٔ ۳۹۱: صبح اول کرده عشقت عشوه ای در کار ...49شمارهٔ ۳۹۲: رفیق تر نکند در ره تو کام رفیق 50شمارهٔ ۳۹۳: ره نداد آه قدرم بر سر خوان تو ملک 51شمارهٔ ۳۹۴: نگشت دامن گردی درین بیابان چاک 52شمارهٔ ۳۹۵: درهای بسته واشد ز آه سحر مبارک 53شمارهٔ ۳۹۶: رسید فصل گل و عیش گلشنم نزدیک 54شمارهٔ ۳۹۷: نقش دیبا چنان کشید فرنگ 55شمارهٔ ۳۹۸: تا عشق چه ها کند به بلبل 56شمارهٔ ۳۹۹: مرحبا ساقی خجسته جمال 57شمارهٔ ۴۰۰: گر کشف حجب خواهی بستان می ناب اول 58شمارهٔ ۴۰۱: درین بستان به جهد از خار بگسل 59شمارهٔ ۴۰۲: به لغزش دست از دلدار مگسل 60شمارهٔ ۴۰۳: نیم ز کعبه به می خوردن مجاز خجل 61شمارهٔ ۴۰۴: زان شب که یار کرد نگاهی به سوی دل 62شمارهٔ ۴۰۵: نخست عشق به میخانه کرد نزول 63شمارهٔ ۴۰۶: کتاب خوانده شد و، شبهه ای نشد مغف ...64شمارهٔ ۴۰۷: منادیست در آن کو که خون زنده سبیل 65شمارهٔ ۴۰۸: صبح چو دم برآورد همرهی صبا کنم 66شمارهٔ ۴۰۹: ما حال خویش بی سر و بی پا نوشته ا ...67شمارهٔ ۴۱۰: ما به برهان و خبر پیرو ترسا نشویم 68شمارهٔ ۴۱۱: گهی بر فرش سنبل، گاه بر روی گیا ا ...69شمارهٔ ۴۱۲: ما چو سیل این خار از اول به پشت پ ...70شمارهٔ ۴۱۳: نمی گردید کوته رشته معنی، رها کرد ...71شمارهٔ ۴۱۴: از ما حذر که دست ز آداب شسته ایم 72شمارهٔ ۴۱۵: ما قلم در آتش و دفتر در آب افکنده ...73شمارهٔ ۴۱۶: می روم زین کوی و وز رشک محبت می ر ...74شمارهٔ ۴۱۷: باز از جرم شکایت ناامید از رحمتم 75شمارهٔ ۴۱۸: تا به کی خیمه چو گل بر گذر باد زن ...76شمارهٔ ۴۱۹: سوزن به دل از بخیه و پیوند شکستیم 77شمارهٔ ۴۲۰: بسیار نظره کردم در گرم و سرد عالم 78شمارهٔ ۴۲۱: ز خراش دم به رقت، ز گداز دل به در ...79شمارهٔ ۴۲۲: سوخت چون شمع پای تا بسرم 80شمارهٔ ۴۲۳: آتشین گفتار خاکی پیکرم 81شمارهٔ ۴۲۴: به گل پیراهنی امیدوارم 82شمارهٔ ۴۲۵: من روز ره خانه خمار ندانم 83شمارهٔ ۴۲۶: در دشمن زنم و دوستی اظهار کنم 84شمارهٔ ۴۲۷: رضا به عشق کدام است و اختیار کدام 85شمارهٔ ۴۲۸: هرکجا ساخت غمی دایره مسمار شدم 86شمارهٔ ۴۲۹: همیشه تار و پود کار ناهموار می بس ...87شمارهٔ ۴۳۰: زین غم نه گریه آید و نی ناله برکش ...88شمارهٔ ۴۳۱: چند در دل آرزو را خاک غم بر سر کن ...89شمارهٔ ۴۳۲: شب در بتخانه ای را با دو چشم تر ز ...90شمارهٔ ۴۳۳: به تمنای غلط بر همه کس میر شدیم 91شمارهٔ ۴۳۴: نه مقامی که در آن زاد سفر تازه کن ...92شمارهٔ ۴۳۵: جز نسخه احوال کسان پیش ندارم 93شمارهٔ ۴۳۶: غساله شوی ته کاسه و ایاغ شدم 94شمارهٔ ۴۳۷: بی روی تو پروانه ای امشب به چراغم 95شمارهٔ ۴۳۸: ز جا نتوانم از کم نشئگی چالاک برخ ...96شمارهٔ ۴۳۹: شب نه تشویش صبا نی شور بلبل داشتم 97شمارهٔ ۴۴۰: خود را کباب ازین دل خودکام کرده ا ...98شمارهٔ ۴۴۱: خواهم که به آزادی دل نام برآرم 99شمارهٔ ۴۴۲: خاک دیگر بر سر مژگان بی غم می کنم 100شمارهٔ ۴۴۳: امروز پیشت از غم خود دم نمی زنم 101شمارهٔ ۴۴۴: تا از قضای دشت به گلشن فتاده ام 102شمارهٔ ۴۴۵: ز خیل نغمه سنجان رفتم و طرز کهن ب ...103شمارهٔ ۴۴۶: سخن دوست گران بود فراوان کردم 104شمارهٔ ۴۴۷: مشنو استغفار من کز اهل ایمان نیست ...105شمارهٔ ۴۴۸: هنر در شست و ناوک در کف و زه بر ک ...106شمارهٔ ۴۴۹: شکوه نقصان داشت فصلی از میان اندا ...107شمارهٔ ۴۵۰: کعبه و دیر شدم صد ره و ویران گشتم 108شمارهٔ ۴۵۱: ضبط حرفی می کنم کز وی زبان می سوز ...109شمارهٔ ۴۵۲: رخ نما تا رونما جان آوریم 110شمارهٔ ۴۵۳: به جست و جوی تو سرتاسر جهان بدوم 111شمارهٔ ۴۵۴: همیشه گریه تلخی در آستین دارم 112شمارهٔ ۴۵۵: تا به کی از کثرت غم روی بر زانو ن ...113شمارهٔ ۴۵۶: مبین به رد و قبولم که نیکخواه توا ...114شمارهٔ ۴۵۷: ما برق جای نور به کاشانه برده ایم 115شمارهٔ ۴۵۸: یک گلیم، اما به رتبت چون خم و پیم ...116شمارهٔ ۴۵۹: ساقی به زحمت آمده ام تا به پای خم 117شمارهٔ ۴۶۰: دهشت از صیدم مکن بی زخم کاری نیست ...118شمارهٔ ۴۶۱: دست در طره آشفته یاری نزدیم 119شمارهٔ ۴۶۲: کنم بی باده بدمستی که سودایی دگر ...120شمارهٔ ۴۶۳: عشق تو شیرازه اجزای من 121شمارهٔ ۴۶۴: نه مراست حسن خصلی به عیار سربلندا ...122شمارهٔ ۴۶۵: پیش بنشین ساغری بستان و طبع آزاد ...123شمارهٔ ۴۶۶: صد غم ز غم پیاله ستاند به یاد من 124شمارهٔ ۴۶۷: درمان ضعف دل به لب نوشخند کن 125شمارهٔ ۴۶۸: نوش می ریزد حدیثت در گزند خویشتن 126شمارهٔ ۴۶۹: بسی الطاف و احسان کرد حیرانم چه د ...127شمارهٔ ۴۷۰: منه به رنگ جهان دل، دی و بهاران ب ...128شمارهٔ ۴۷۱: دیریست بیرون رفته ام از اختیار خو ...129شمارهٔ ۴۷۲: دلم شد زودرنج آزار او کن 130شمارهٔ ۴۷۳: به گریه در دل تو گر اثر توان کردن 131شمارهٔ ۴۷۴: چه خوشست از دو یکدل سر حرف باز کر ...132شمارهٔ ۴۷۵: می دود حاجت به راه خواهش از دنبال ...133شمارهٔ ۴۷۶: ساقی صلای عام است کاری به کام گرد ...134شمارهٔ ۴۷۷: مردانه قماری کن دستی به دو عالم ز ...135شمارهٔ ۴۷۸: با مسلمان زادگان تا کی دل و جان ب ...136شمارهٔ ۴۷۹: بیمار بی دردی دلا درمان نخواهی یا ...137شمارهٔ ۴۸۰: غم از دل بر کران نتوان نهادن 138شمارهٔ ۴۸۱: چند فارغ از نشاط درد و درمان زیست ...139شمارهٔ ۴۸۲: عمر اگر باقیست رنجش ها کهن خواهد ...140شمارهٔ ۴۸۳: در چراغ حکمت از مغز خرد روغن مکن 141شمارهٔ ۴۸۴: دلا رو زان خم ابرو بگردان 142شمارهٔ ۴۸۵: سبو بیار و پر از آب زندگانی کن 143شمارهٔ ۴۸۶: عیش تنگم کز دل افشردن چکد خوناب ا ...144شمارهٔ ۴۸۷: به دل فگار دارم گله بی نهایت از ت ...145شمارهٔ ۴۸۸: دوش کردیم دل و دیده به دیدار گرو 146شمارهٔ ۴۸۹: همنفسی به جان خرم قافله تتار کو؟147شمارهٔ ۴۹۰: به دوریت نتوان بود نیز دور از تو 148شمارهٔ ۴۹۱: نوید عهد گل از نورسان باغ شنو 149شمارهٔ ۴۹۲: نیست دوران را نشاطی رطل مالامال ک ...150شمارهٔ ۴۹۳: از صبح روزگار گشاد جبین مجو 151شمارهٔ ۴۹۴: به دست طبع عنان داده ای دریغ از ت ...152شمارهٔ ۴۹۵: از نصیحت برفروزد روی تو 153شمارهٔ ۴۹۶: حسن از خط شود قوی بازو 154شمارهٔ ۴۹۷: کاریست بر ملا گذران در خفا گره 155شمارهٔ ۴۹۸: دلی دارم ازو دل ها شکسته 156شمارهٔ ۴۹۹: پرده بردار و صلای می به شیخ و شاب ...157شمارهٔ ۵۰۰: تا شوی هم انس آگاهی اطلاق خواب ده 158شمارهٔ ۵۰۱: عشق افسر ز سر جم به اشارت برده 159شمارهٔ ۵۰۲: فکر و غم را سر به جان مردم ناشاد ...160شمارهٔ ۵۰۳: از خوی تند و سرکشت کس ایمن و خشنو ...161شمارهٔ ۵۰۴: از گلستان گل به بازار آمده 162شمارهٔ ۵۰۵: شاهدی بر سر این کوچه پدیدار شده 163شمارهٔ ۵۰۶: در بند تو زنجیر گرفتار شکسته 164شمارهٔ ۵۰۷: آنی که به جان ناز تو را حور کشیده 165شمارهٔ ۵۰۸: دیوانه ام ز خانه مشوش برآمده 166شمارهٔ ۵۰۹: روندگان ملولیم روبهم کرده 167شمارهٔ ۵۱۰: در عهد تو یک سر به گریبان نرسیده 168شمارهٔ ۵۱۱: تو بر سر کودکان نهاده 169شمارهٔ ۵۱۲: کیست این از روی رعنایی به جولان آ ...170شمارهٔ ۵۱۳: دلم گداخته غم وز تنم توان رفته 171شمارهٔ ۵۱۴: آب رز در خم آتشین نشده 172شمارهٔ ۵۱۵: کجایی ای گل و مل را به رنگ و بو ک ...173شمارهٔ ۵۱۶: دل بر این ناخوش آشیانه منه 174شمارهٔ ۵۱۷: غم به سزا داده یی دل به نوا کرده ...175شمارهٔ ۵۱۸: در شهر و کو هنگامه ها بهر تماشا ک ...176شمارهٔ ۵۱۹: دگر خدا بود ای دل سر کجا داری 177شمارهٔ ۵۲۰: درین میدان پر نیرنگ حیرانست دانای ...178شمارهٔ ۵۲۱: ازین مجلس نمی خیزد دمی کاحیا کند ...179شمارهٔ ۵۲۲: بر دماغم دویده شیدایی 180شمارهٔ ۵۲۳: غیر از تو نگنجد به سرایی که تو با ...181شمارهٔ ۵۲۴: دیریست ز گوشه نقابی 182شمارهٔ ۵۲۵: چه باید مرد را، طبع بلند و مشرب ن ...183شمارهٔ ۵۲۶: عقلم وداع عصمت کرد از تنگ شرابی 184شمارهٔ ۵۲۷: نیست با مشاطه گلبن طرازم حاجتی 185شمارهٔ ۵۲۸: دریغ از صف مردان برون نتاخت یکی 186شمارهٔ ۵۲۹: دو گرم و رخ زرد از که داری؟187شمارهٔ ۵۳۰: چند ما را به مدارا و فسون بند کنی ...188شمارهٔ ۵۳۱: چو لعبتان خیال اند آدمی و پری 189شمارهٔ ۵۳۲: از ما نهان ز کثرت اغیار بوده ای 190شمارهٔ ۵۳۳: به مویی بسته صبرم نغمه تار است پن ...191شمارهٔ ۵۳۴: چمن قربانگه دنیای خونخوارست پندار ...192شمارهٔ ۵۳۵: دریغا در چنین فصلی حریفم یار بایس ...193شمارهٔ ۵۳۶: گر حسن جمال تو طلبکار نبودی 194شمارهٔ ۵۳۷: گر پای سرو و دامن یاری گرفته ای 195شمارهٔ ۵۳۸: به توتیای رهم خون ز چشم تر چیدی 196شمارهٔ ۵۳۹: کمند عشوه گشادی و فتنه سر دادی 197شمارهٔ ۵۴۰: به خودبینی به جز بتگر نباشی 198شمارهٔ ۵۴۱: سوی هرکس به عنایت نظر انداخته ای 199شمارهٔ ۵۴۲: زان عنبرین کلاله که بر سر نهاده ا ...200شمارهٔ ۵۴۳: بس در وفا تأمل و تأخیر می کنی 201شمارهٔ ۵۴۴: وقت آن آمد که خرگه با گل سوری زنی 202شمارهٔ ۵۴۵: از کم سخنی و سر به زیری 203شمارهٔ ۵۴۶: تو را گفتم ز صبح وصل مهرافروزتر ب ...204شمارهٔ ۵۴۷: خلوتی خواهم و سودای سر زلف کسی 205شمارهٔ ۵۴۸: شد آخر روز بر ناییی و میل دل همان ...206شمارهٔ ۵۴۹: یک ره کم این حجره خاکی نگرفتی 207شمارهٔ ۵۵۰: در هیچ مقامم نگذارد به درنگی 208شمارهٔ ۵۵۱: گه به عشق کاکلت بر سینه سازم سنبل ...209شمارهٔ ۵۵۲: کی سر غنچه او از هر بیان بیابی 210شمارهٔ ۵۵۳: گر برون از برقع آن زلف پریشان آمد ...211شمارهٔ ۵۵۴: جهان به طره عنبرفشان بیارایی 212شمارهٔ ۵۵۵: نوشی به صد جان رایگان قوت روان کی ...213شمارهٔ ۵۵۶: کجایی گنج پنهانی کجایی؟214شمارهٔ ۵۵۷: سحر که سنبلم از جیب پیرهن بکشی 215شمارهٔ ۵۵۸: سر داده ای و بند نهانی نهاده ای 216شمارهٔ ۵۵۹: ز نیرنگ نطقش به مضمون نیایی 217شمارهٔ ۵۶۰: نه گلم کفاف رنگی نه گلم پسند بویی 218شمارهٔ ۵۶۱: درک هر راز کجا زان عجمی زاده کنی 219شمارهٔ ۵۶۲: نی سنبل تنباکویی نه آتش رخساره ای 220شمارهٔ ۵۶۳: به تسیح و مصلا کرده ای میخانه آرا ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ