کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هرجا که بود روز خوش و روزگار خوش
    آمد به این دیار که باد این دیار خوش
    هر جنس خوش که ابر و زمین صرفه کرده بود
    شد صرف این بهار که باد این بهار خوش
    دارم درین دیار مغان شیوه دلبری
    بی خود خوش و میانه خوش و هوشیار خوش
    چون پیک نوبهار درآید به بوستان
    از در درآید و کشمکش در کنار خوش
    دستار افکند خم کاکل پراکند
    کاین است وضع صحبت و زینسان نگار خوش
    شاد و شکفته مطرب و ساغر طلب کند
    یک سو نهد حجاب و درآید به کار خوش
    هرگه کند شتاب به رفتن که دیر شد
    تسکین دهم دلش که سکون و قرار خوش
    تا دم زند که روز چه رفت وز هفته چند
    نگذارمش شمار، که نبود شمار خوش
    او در وداع و من به جزع کز می و بهار
    رطلی سه چار مانده و روزی سه چار خوش
    ساغر کنم لبالب و گویم سبک بنوش
    در موسم بهار نباشد خمار خوش
    چندان که گویمش گذران است عمر باش
    گوید صبا روانه به و گل سوار خوش
    کاری به لابه پیش «نظیری » نمی رود
    باشد به او گذاشتن اختیار خوش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha