کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غیرتم بانگ زد که: دور او باش
    عشقم آهسته گفت: باش و مباش
    غمزه درباخت خوش، کزین نااهل
    گردد اسرارهای پنهان فاش
    از پس پرده سر برون آورد
    یار لولی وش حریف تراش
    غنج و نازش ز راه چشمم داد
    داروی بیهشی به عقل معاش
    عقل و فهم و خرد به یغما برد
    رفت پاکیزه خانه را فراش
    مفلسم کرد و در عتاب آمد
    چه کند آفتاب با خفاش
    شاهد شه شناس شحنه فریب
    درنگنجد به پهلوی قلاش
    آه و واحسرتا برآوردم
    گفت بنشین و پر گلو مخراش
    می نهی لب به عیش بر لب ما
    چو گلت پخته می شود در داش
    گفتمش: این درنگ و مهلت چیست
    تا چه بر گل نویسدم نقاش
    گفت: رو هرچه آرزو داری
    تا به مردن به فکر آن می باش
    ره برگشتنم «نظیری » نیست
    به کجا می روم، بدانم کاش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha