کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نظر به ظاهر و صیاد در خفا خفتست
    اجل رسیده چه داند بلا کجا خفتست
    کجا ز فتنه آن چشم نیم باز رهیم
    که فتنه خاسته از خواب و پای ما خفتست
    کسی به قلب شبم ترکتاز می آرد
    که بر فراش قصب پای در حنا خفتست
    شمیم مهر ز باغ وفا نمی آید
    به هر چمن که تو نشکفته یی صبا خفتست
    طبیب عشق ببرد طمع ز بیماری
    که شب به راحت ازین درد بی دوا خفتست
    کسی از معانقه روز وصل یابد ذوق
    که چند شب ز هم آغوش خود جدا خفتست
    بگیر کام دل ای کعبتین مردم چشم
    که بردت آمده و نقش بر قفا خفتست
    شب امید به از صبح عید می گذرد
    که آشنا به تمنای آشنا خفتست
    فسانه صرف «نظیری » مکن که خواب کند
    شکسته یی که به صد درد مبتلا خفتست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha