کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گشت دوزخ شرری ز آتش سودایش ریخت
    شد قیامت قدری فتنه زبالایش ریخت
    هرکه را زلف جوی مشک به پیمانه فکند
    خنده مشتی نمک سوده به صهبایسش ریخت
    حسن در پرده نهان بود که نقد دو جهان
    عشق از کیسه به دل گرمی سودایش ریخت
    کام از آن یافت زلیخا که چو یوسف را دید
    اول اسباب تعلق همه در پایش ریخت
    از پی تربیتم خضر دهد آب حیات
    عشق تا بر گل من تخم تمنایش ریخت
    سرمه در چشم بلا غمزه بی باکش کرد
    باده در کام حیا نرگس شهلایش ریخت
    نخل پیوند تو هرچند «نظیری » برکند
    هر نفس تخم نوی عشق تو برجایش ریخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha