کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ذوق وجدان و نظر خالص شد و خامم هنوز
    صاف شد می ها ولی من دردی آشامم هنوز
    گوش و لب بر مژده دیدار و قاصد در سفر
    خانه پر شادی و در راهست پیغامم هنوز
    برنمی آید هلال عیدم از ابر امید
    عمر رفت و همچو طفلان بر سر بامم هنوز
    روز مولودم فلک محضر به فرزندی نوشت
    بس که خوارم از پدر نشنیده کس نامم هنوز
    سیر هفتاد و دو ملت کرده ام در طور عشق
    کس نمی داند چه خواهد بود انجامم هنوز
    مکر ابلیس و فریب دانه ام آمد بیاد
    بارها گشتم ز قید آزاد و در دامم هنوز
    از درون دوزخ ز بی تابی برون اندازدم
    صدره از خامی به آتش رفتم و خامم هنوز
    گرچه از صحت ز بدمستی برونم کرده اند
    جرعه ای از رحم می ریزند در جامم هنوز
    شکر اگر ردم «نظیری » تلخ بر طبعش نیم
    می کند گاهی لبی شیرین به دشنامم هنوز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha