به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوریغزل هاشمارهٔ ۳۱۳: از نیاز و طاعتم مقصود دیدارست و بس

750عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از نیاز و طاعتم مقصود دیدارست و بس
چون شود روز قیامت با توام کارست و بس
بس کمر در خدمت گبر و برهمن بسته ام
این که می سازم ردا و خرقه زنارست و بس
نکته ای از دوست بر خاطر گران آورده ام
هرکه از گلزار می آید گلش بارست و بس
دیده بهر ابتلا صد جا فریبم می دهد
گرد دل هرچند می گردم همین یارست و بس
تا به گردن شیخ در قرض نماز و روزه است
گر به تحقیقش ببینی ریش و دستارست و بس
جذبه خاص عنایت کی دلیل ما شود
دستگیر ما ضعیفان ناله زارست و بس
نه دم صوفی صفا بخشد نه راز خلوتی
روشنی دل ز فیض چشم بیدارست و بس
یوسف از بیع «نظیری » رفته بیرون بارها
در همه بازار قلاشی خریدارست و بس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۱۲: به امید توام خرسند ازین پس 2شمارهٔ ۳۱۳: از نیاز و طاعتم مقصود دیدارست و ب ...3شمارهٔ ۳۱۴: ما به دل شادیم از باغ و بهار ما م ...4شمارهٔ ۳۱۵: بگو به دیر خرابات السلام و مترس 5شمارهٔ ۳۱۶: خسته را فاتحه ای از لب خندان تو ب ...6شمارهٔ ۳۱۷: ای که نامه می نویسی سوی من فرمان ...7شمارهٔ ۳۱۸: صبح شد راه شهر و برزن پرس 8شمارهٔ ۳۱۹: دست کسی نبسته و افسون نکرده کس 9شمارهٔ ۳۲۰: با حکمت ایستاده ام اینم پناه بس 10شمارهٔ ۳۲۱: تو عیش و ناز مرا از امیدواری پرس 11شمارهٔ ۳۲۲: تو کودکی به بزرگان زبان درازی بس 12شمارهٔ ۳۲۳: به اختیار تو در باختم ارادت خویش 13شمارهٔ ۳۲۴: دهر پرفتنه و شورست ز چشم سیهش 14شمارهٔ ۳۲۵: یارب آن سرو که پرورده ای از اشک م ...15شمارهٔ ۳۲۶: در بغل مصحف و سجاده تقوا بر دوش 16شمارهٔ ۳۲۷: از خوی کریم تو گنه گشت فراموش 17شمارهٔ ۳۲۸: بزم خالی می شود مطرب خموش 18شمارهٔ ۳۲۹: داشتم از درد جدایی خروش 19شمارهٔ ۳۳۰: غیرتم بانگ زد که: دور او باش 20شمارهٔ ۳۳۱: حیاتی در گذر دارم چه پرسی بود و ن ...21شمارهٔ ۳۳۲: از فراق یار ناخشنود خویش 22شمارهٔ ۳۳۳: هرجا که بود روز خوش و روزگار خوش 23شمارهٔ ۳۳۴: ساقی بیار جام می خوشگوار پیش 24شمارهٔ ۳۳۵: گر جهان کشته بیداد شود برگذرش 25شمارهٔ ۳۳۶: آن که غایب از نظر گردید درمی یابم ...26شمارهٔ ۳۳۷: خرامان آمد از می در سر آتش 27شمارهٔ ۳۳۸: به سینه گریه گره شد نقاب برتر کش 28شمارهٔ ۳۳۹: بر کس نمانده سنگم زد و چشم شوخ و ...29شمارهٔ ۳۴۰: شرمسارم از دل بی صبر و بی آرام خو ...30شمارهٔ ۳۴۱: بلاست خط نگارین و زلف خود به خمش 31شمارهٔ ۳۴۲: هرگز گلی شکفته نشد از نسیم خویش 32شمارهٔ ۳۴۳: یا در درون قبه این آسمان مباش 33شمارهٔ ۳۴۴: کی بود شفقت دل سوی اسیران کشدش 34شمارهٔ ۳۴۵: بزم می سازیم سامان گر نباشد گو مب ...35شمارهٔ ۳۴۶: از نقل و باده گوشه دل گشته روشنش 36شمارهٔ ۳۴۷: مطرب به گوشم زد نوا از گریه محزون ...37شمارهٔ ۳۴۸: بر غمزده ای خنده زدم گفت حزین باش 38شمارهٔ ۳۴۹: بی تو نه با غم خوش و نی خانه خوش 39شمارهٔ ۳۵۰: رمید طایر جانم ز آشیانه خویش 40شمارهٔ ۳۵۱: طاعت پیر مغان کن وز همه بیگانه با ...41شمارهٔ ۳۵۲: لطف می خون در رگ افسرده می آرد به ...42شمارهٔ ۳۵۳: افغان که بعد صد طلب و جستجوی خویش 43شمارهٔ ۳۵۴: افسر به قبادی ده و خاتم به جمی بخ ...44شمارهٔ ۳۵۵: بستم در تصرف گفت و شنید خویش 45شمارهٔ ۳۵۶: به بوی می دو سه ژولیده مرقع پوش 46شمارهٔ ۳۵۷: دم دم شاهدست و می می خاص 47شمارهٔ ۳۵۸: حریف خود شو و یا خود برآر آز خلوت ...48شمارهٔ ۳۵۹: ساقیا برخیز با مستان برقص 49شمارهٔ ۳۶۰: هرکه چون یوسف شود از محنت زندان خ ...50شمارهٔ ۳۶۱: همیشه خنده شادی به آن لبان مخصوص 51شمارهٔ ۳۶۲: نه خانقاه نشین می شویم و نی مرتاض 52شمارهٔ ۳۶۳: دهم دو ملک به یک نغمه رباب عوض 53شمارهٔ ۳۶۴: حضور وقت نمی یابم و حلاوت فرض 54شمارهٔ ۳۶۵: هر صبح کن دو جام شراب مغانه فرض 55شمارهٔ ۳۶۶: از جمال تو کمال بشری بود غرض 56شمارهٔ ۳۶۷: روی دل با دوست باید داشت در مرگ و ...57شمارهٔ ۳۶۸: حکم جفا صحیح و امید وفا غلط 58شمارهٔ ۳۶۹: صد جا در انتخاب تو پیدا کنم غلط 59شمارهٔ ۳۷۰: در عشق کار بوده و سامان نبوده شرط 60شمارهٔ ۳۷۱: جگر به خنده همی سوز و بر کران می ...61شمارهٔ ۳۷۲: درود پاک تو بر ریش باصفا واعظ 62شمارهٔ ۳۷۳: نی خاطرم از کتاب محظوظ 63شمارهٔ ۳۷۴: اگر تو نشنوی از ناله های زار چه ح ...64شمارهٔ ۳۷۵: هنوز عارف و عامی نداشتند نزاع 65شمارهٔ ۳۷۶: به فالی از لب تو تا ابد هما قانع 66شمارهٔ ۳۷۷: پای کوبان دست افشان در سماع 67شمارهٔ ۳۷۸: فریب دختر رز خواهشیست نامسموع 68شمارهٔ ۳۷۹: کند همیشه به دل چشم روسیاه نزاع 69شمارهٔ ۳۸۰: گوید سحر که شب گذر افکنده ای به ب ...70شمارهٔ ۳۸۱: راز دیرینه ز رخ پرده برانداخت دری ...71شمارهٔ ۳۸۲: نه گل این جا ز عشق خار فارغ 72شمارهٔ ۳۸۳: جان به لب از شوق و می آرند پیغامم ...73شمارهٔ ۳۸۴: نالم ز چرخ اگر نه بر افغان خورم د ...74شمارهٔ ۳۸۵: آنی به اثر داری و شأنی به تصرف 75شمارهٔ ۳۸۶: فتنه با زلف تو گرفته طرف 76شمارهٔ ۳۸۷: تو این گشاد و گره ها به دام فکر م ...77شمارهٔ ۳۸۸: هر که تایب گردد از می بر رخ او رن ...78شمارهٔ ۳۸۹: کرشمه تو برد از قمارخانه حریف 79شمارهٔ ۳۹۰: لب ساقی روان ها، دل چشمه حقایق 80شمارهٔ ۳۹۱: صبح اول کرده عشقت عشوه ای در کار ...81شمارهٔ ۳۹۲: رفیق تر نکند در ره تو کام رفیق 82شمارهٔ ۳۹۳: ره نداد آه قدرم بر سر خوان تو ملک 83شمارهٔ ۳۹۴: نگشت دامن گردی درین بیابان چاک 84شمارهٔ ۳۹۵: درهای بسته واشد ز آه سحر مبارک 85شمارهٔ ۳۹۶: رسید فصل گل و عیش گلشنم نزدیک 86شمارهٔ ۳۹۷: نقش دیبا چنان کشید فرنگ 87شمارهٔ ۳۹۸: تا عشق چه ها کند به بلبل 88شمارهٔ ۳۹۹: مرحبا ساقی خجسته جمال 89شمارهٔ ۴۰۰: گر کشف حجب خواهی بستان می ناب اول 90شمارهٔ ۴۰۱: درین بستان به جهد از خار بگسل 91شمارهٔ ۴۰۲: به لغزش دست از دلدار مگسل 92شمارهٔ ۴۰۳: نیم ز کعبه به می خوردن مجاز خجل 93شمارهٔ ۴۰۴: زان شب که یار کرد نگاهی به سوی دل 94شمارهٔ ۴۰۵: نخست عشق به میخانه کرد نزول 95شمارهٔ ۴۰۶: کتاب خوانده شد و، شبهه ای نشد مغف ...96شمارهٔ ۴۰۷: منادیست در آن کو که خون زنده سبیل 97شمارهٔ ۴۰۸: صبح چو دم برآورد همرهی صبا کنم 98شمارهٔ ۴۰۹: ما حال خویش بی سر و بی پا نوشته ا ...99شمارهٔ ۴۱۰: ما به برهان و خبر پیرو ترسا نشویم 100شمارهٔ ۴۱۱: گهی بر فرش سنبل، گاه بر روی گیا ا ...101شمارهٔ ۴۱۲: ما چو سیل این خار از اول به پشت پ ...102شمارهٔ ۴۱۳: نمی گردید کوته رشته معنی، رها کرد ...103شمارهٔ ۴۱۴: از ما حذر که دست ز آداب شسته ایم 104شمارهٔ ۴۱۵: ما قلم در آتش و دفتر در آب افکنده ...105شمارهٔ ۴۱۶: می روم زین کوی و وز رشک محبت می ر ...106شمارهٔ ۴۱۷: باز از جرم شکایت ناامید از رحمتم 107شمارهٔ ۴۱۸: تا به کی خیمه چو گل بر گذر باد زن ...108شمارهٔ ۴۱۹: سوزن به دل از بخیه و پیوند شکستیم 109شمارهٔ ۴۲۰: بسیار نظره کردم در گرم و سرد عالم 110شمارهٔ ۴۲۱: ز خراش دم به رقت، ز گداز دل به در ...111شمارهٔ ۴۲۲: سوخت چون شمع پای تا بسرم 112شمارهٔ ۴۲۳: آتشین گفتار خاکی پیکرم 113شمارهٔ ۴۲۴: به گل پیراهنی امیدوارم 114شمارهٔ ۴۲۵: من روز ره خانه خمار ندانم 115شمارهٔ ۴۲۶: در دشمن زنم و دوستی اظهار کنم 116شمارهٔ ۴۲۷: رضا به عشق کدام است و اختیار کدام 117شمارهٔ ۴۲۸: هرکجا ساخت غمی دایره مسمار شدم 118شمارهٔ ۴۲۹: همیشه تار و پود کار ناهموار می بس ...119شمارهٔ ۴۳۰: زین غم نه گریه آید و نی ناله برکش ...120شمارهٔ ۴۳۱: چند در دل آرزو را خاک غم بر سر کن ...121شمارهٔ ۴۳۲: شب در بتخانه ای را با دو چشم تر ز ...122شمارهٔ ۴۳۳: به تمنای غلط بر همه کس میر شدیم 123شمارهٔ ۴۳۴: نه مقامی که در آن زاد سفر تازه کن ...124شمارهٔ ۴۳۵: جز نسخه احوال کسان پیش ندارم 125شمارهٔ ۴۳۶: غساله شوی ته کاسه و ایاغ شدم 126شمارهٔ ۴۳۷: بی روی تو پروانه ای امشب به چراغم 127شمارهٔ ۴۳۸: ز جا نتوانم از کم نشئگی چالاک برخ ...128شمارهٔ ۴۳۹: شب نه تشویش صبا نی شور بلبل داشتم 129شمارهٔ ۴۴۰: خود را کباب ازین دل خودکام کرده ا ...130شمارهٔ ۴۴۱: خواهم که به آزادی دل نام برآرم 131شمارهٔ ۴۴۲: خاک دیگر بر سر مژگان بی غم می کنم 132شمارهٔ ۴۴۳: امروز پیشت از غم خود دم نمی زنم 133شمارهٔ ۴۴۴: تا از قضای دشت به گلشن فتاده ام 134شمارهٔ ۴۴۵: ز خیل نغمه سنجان رفتم و طرز کهن ب ...135شمارهٔ ۴۴۶: سخن دوست گران بود فراوان کردم 136شمارهٔ ۴۴۷: مشنو استغفار من کز اهل ایمان نیست ...137شمارهٔ ۴۴۸: هنر در شست و ناوک در کف و زه بر ک ...138شمارهٔ ۴۴۹: شکوه نقصان داشت فصلی از میان اندا ...139شمارهٔ ۴۵۰: کعبه و دیر شدم صد ره و ویران گشتم 140شمارهٔ ۴۵۱: ضبط حرفی می کنم کز وی زبان می سوز ...141شمارهٔ ۴۵۲: رخ نما تا رونما جان آوریم 142شمارهٔ ۴۵۳: به جست و جوی تو سرتاسر جهان بدوم 143شمارهٔ ۴۵۴: همیشه گریه تلخی در آستین دارم 144شمارهٔ ۴۵۵: تا به کی از کثرت غم روی بر زانو ن ...145شمارهٔ ۴۵۶: مبین به رد و قبولم که نیکخواه توا ...146شمارهٔ ۴۵۷: ما برق جای نور به کاشانه برده ایم 147شمارهٔ ۴۵۸: یک گلیم، اما به رتبت چون خم و پیم ...148شمارهٔ ۴۵۹: ساقی به زحمت آمده ام تا به پای خم 149شمارهٔ ۴۶۰: دهشت از صیدم مکن بی زخم کاری نیست ...150شمارهٔ ۴۶۱: دست در طره آشفته یاری نزدیم 151شمارهٔ ۴۶۲: کنم بی باده بدمستی که سودایی دگر ...152شمارهٔ ۴۶۳: عشق تو شیرازه اجزای من 153شمارهٔ ۴۶۴: نه مراست حسن خصلی به عیار سربلندا ...154شمارهٔ ۴۶۵: پیش بنشین ساغری بستان و طبع آزاد ...155شمارهٔ ۴۶۶: صد غم ز غم پیاله ستاند به یاد من 156شمارهٔ ۴۶۷: درمان ضعف دل به لب نوشخند کن 157شمارهٔ ۴۶۸: نوش می ریزد حدیثت در گزند خویشتن 158شمارهٔ ۴۶۹: بسی الطاف و احسان کرد حیرانم چه د ...159شمارهٔ ۴۷۰: منه به رنگ جهان دل، دی و بهاران ب ...160شمارهٔ ۴۷۱: دیریست بیرون رفته ام از اختیار خو ...161شمارهٔ ۴۷۲: دلم شد زودرنج آزار او کن 162شمارهٔ ۴۷۳: به گریه در دل تو گر اثر توان کردن 163شمارهٔ ۴۷۴: چه خوشست از دو یکدل سر حرف باز کر ...164شمارهٔ ۴۷۵: می دود حاجت به راه خواهش از دنبال ...165شمارهٔ ۴۷۶: ساقی صلای عام است کاری به کام گرد ...166شمارهٔ ۴۷۷: مردانه قماری کن دستی به دو عالم ز ...167شمارهٔ ۴۷۸: با مسلمان زادگان تا کی دل و جان ب ...168شمارهٔ ۴۷۹: بیمار بی دردی دلا درمان نخواهی یا ...169شمارهٔ ۴۸۰: غم از دل بر کران نتوان نهادن 170شمارهٔ ۴۸۱: چند فارغ از نشاط درد و درمان زیست ...171شمارهٔ ۴۸۲: عمر اگر باقیست رنجش ها کهن خواهد ...172شمارهٔ ۴۸۳: در چراغ حکمت از مغز خرد روغن مکن 173شمارهٔ ۴۸۴: دلا رو زان خم ابرو بگردان 174شمارهٔ ۴۸۵: سبو بیار و پر از آب زندگانی کن 175شمارهٔ ۴۸۶: عیش تنگم کز دل افشردن چکد خوناب ا ...176شمارهٔ ۴۸۷: به دل فگار دارم گله بی نهایت از ت ...177شمارهٔ ۴۸۸: دوش کردیم دل و دیده به دیدار گرو 178شمارهٔ ۴۸۹: همنفسی به جان خرم قافله تتار کو؟179شمارهٔ ۴۹۰: به دوریت نتوان بود نیز دور از تو 180شمارهٔ ۴۹۱: نوید عهد گل از نورسان باغ شنو 181شمارهٔ ۴۹۲: نیست دوران را نشاطی رطل مالامال ک ...182شمارهٔ ۴۹۳: از صبح روزگار گشاد جبین مجو 183شمارهٔ ۴۹۴: به دست طبع عنان داده ای دریغ از ت ...184شمارهٔ ۴۹۵: از نصیحت برفروزد روی تو 185شمارهٔ ۴۹۶: حسن از خط شود قوی بازو 186شمارهٔ ۴۹۷: کاریست بر ملا گذران در خفا گره 187شمارهٔ ۴۹۸: دلی دارم ازو دل ها شکسته 188شمارهٔ ۴۹۹: پرده بردار و صلای می به شیخ و شاب ...189شمارهٔ ۵۰۰: تا شوی هم انس آگاهی اطلاق خواب ده 190شمارهٔ ۵۰۱: عشق افسر ز سر جم به اشارت برده 191شمارهٔ ۵۰۲: فکر و غم را سر به جان مردم ناشاد ...192شمارهٔ ۵۰۳: از خوی تند و سرکشت کس ایمن و خشنو ...193شمارهٔ ۵۰۴: از گلستان گل به بازار آمده 194شمارهٔ ۵۰۵: شاهدی بر سر این کوچه پدیدار شده 195شمارهٔ ۵۰۶: در بند تو زنجیر گرفتار شکسته 196شمارهٔ ۵۰۷: آنی که به جان ناز تو را حور کشیده 197شمارهٔ ۵۰۸: دیوانه ام ز خانه مشوش برآمده 198شمارهٔ ۵۰۹: روندگان ملولیم روبهم کرده 199شمارهٔ ۵۱۰: در عهد تو یک سر به گریبان نرسیده 200شمارهٔ ۵۱۱: تو بر سر کودکان نهاده 201شمارهٔ ۵۱۲: کیست این از روی رعنایی به جولان آ ...202شمارهٔ ۵۱۳: دلم گداخته غم وز تنم توان رفته 203شمارهٔ ۵۱۴: آب رز در خم آتشین نشده 204شمارهٔ ۵۱۵: کجایی ای گل و مل را به رنگ و بو ک ...205شمارهٔ ۵۱۶: دل بر این ناخوش آشیانه منه 206شمارهٔ ۵۱۷: غم به سزا داده یی دل به نوا کرده ...207شمارهٔ ۵۱۸: در شهر و کو هنگامه ها بهر تماشا ک ...208شمارهٔ ۵۱۹: دگر خدا بود ای دل سر کجا داری 209شمارهٔ ۵۲۰: درین میدان پر نیرنگ حیرانست دانای ...210شمارهٔ ۵۲۱: ازین مجلس نمی خیزد دمی کاحیا کند ...211شمارهٔ ۵۲۲: بر دماغم دویده شیدایی 212شمارهٔ ۵۲۳: غیر از تو نگنجد به سرایی که تو با ...213شمارهٔ ۵۲۴: دیریست ز گوشه نقابی 214شمارهٔ ۵۲۵: چه باید مرد را، طبع بلند و مشرب ن ...215شمارهٔ ۵۲۶: عقلم وداع عصمت کرد از تنگ شرابی 216شمارهٔ ۵۲۷: نیست با مشاطه گلبن طرازم حاجتی 217شمارهٔ ۵۲۸: دریغ از صف مردان برون نتاخت یکی 218شمارهٔ ۵۲۹: دو گرم و رخ زرد از که داری؟219شمارهٔ ۵۳۰: چند ما را به مدارا و فسون بند کنی ...220شمارهٔ ۵۳۱: چو لعبتان خیال اند آدمی و پری 221شمارهٔ ۵۳۲: از ما نهان ز کثرت اغیار بوده ای 222شمارهٔ ۵۳۳: به مویی بسته صبرم نغمه تار است پن ...223شمارهٔ ۵۳۴: چمن قربانگه دنیای خونخوارست پندار ...224شمارهٔ ۵۳۵: دریغا در چنین فصلی حریفم یار بایس ...225شمارهٔ ۵۳۶: گر حسن جمال تو طلبکار نبودی 226شمارهٔ ۵۳۷: گر پای سرو و دامن یاری گرفته ای 227شمارهٔ ۵۳۸: به توتیای رهم خون ز چشم تر چیدی 228شمارهٔ ۵۳۹: کمند عشوه گشادی و فتنه سر دادی 229شمارهٔ ۵۴۰: به خودبینی به جز بتگر نباشی 230شمارهٔ ۵۴۱: سوی هرکس به عنایت نظر انداخته ای 231شمارهٔ ۵۴۲: زان عنبرین کلاله که بر سر نهاده ا ...232شمارهٔ ۵۴۳: بس در وفا تأمل و تأخیر می کنی 233شمارهٔ ۵۴۴: وقت آن آمد که خرگه با گل سوری زنی 234شمارهٔ ۵۴۵: از کم سخنی و سر به زیری 235شمارهٔ ۵۴۶: تو را گفتم ز صبح وصل مهرافروزتر ب ...236شمارهٔ ۵۴۷: خلوتی خواهم و سودای سر زلف کسی 237شمارهٔ ۵۴۸: شد آخر روز بر ناییی و میل دل همان ...238شمارهٔ ۵۴۹: یک ره کم این حجره خاکی نگرفتی 239شمارهٔ ۵۵۰: در هیچ مقامم نگذارد به درنگی 240شمارهٔ ۵۵۱: گه به عشق کاکلت بر سینه سازم سنبل ...241شمارهٔ ۵۵۲: کی سر غنچه او از هر بیان بیابی 242شمارهٔ ۵۵۳: گر برون از برقع آن زلف پریشان آمد ...243شمارهٔ ۵۵۴: جهان به طره عنبرفشان بیارایی 244شمارهٔ ۵۵۵: نوشی به صد جان رایگان قوت روان کی ...245شمارهٔ ۵۵۶: کجایی گنج پنهانی کجایی؟246شمارهٔ ۵۵۷: سحر که سنبلم از جیب پیرهن بکشی 247شمارهٔ ۵۵۸: سر داده ای و بند نهانی نهاده ای 248شمارهٔ ۵۵۹: ز نیرنگ نطقش به مضمون نیایی 249شمارهٔ ۵۶۰: نه گلم کفاف رنگی نه گلم پسند بویی 250شمارهٔ ۵۶۱: درک هر راز کجا زان عجمی زاده کنی 251شمارهٔ ۵۶۲: نی سنبل تنباکویی نه آتش رخساره ای 252شمارهٔ ۵۶۳: به تسیح و مصلا کرده ای میخانه آرا ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ