کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دیده ام نیم نگاهی که به دیدن نرسد
    صف آهوش به دنباله کشیدن نرسد
    سوی وحشت زدگان بس به سیاست نگرد
    کار بسمل ز نگاهش به طپیدن نرسد
    هیچ گه ذوق کلامش به رگ جان نخلد
    که ز رگ تا به رگم شهد چشیدن نرسد
    طره بر باد فشان، عشوه به گلزار فروش
    در چمن سرو چمانش به چمیدن نرسد
    رام خاطر شود اما به اشارت برمد
    دست صیاد به صیدش به رسیدن نرسد
    با رخ هوش شکارش چه کمین و چه کمند
    فکر نخجیر ز شوقش به رمیدن نرسد
    ندهد جلوه عارض که تماشایی را
    کار حیرت به کف دست بریدن نرسد
    کرد لخت جگر شور کزک مستان را
    کش به سیب ذقن آسیب گزیدن نرسد
    خضر توفیق به او راهبرم شد ورنه
    کس به سرچشمه حیوان به دویدن نرسد
    جذب اقبال، عروجم به مقامی بخشید
    که به بال و پر جبریل پریدن نرسد
    اگر از چاه به این جاه برآید یوسف
    ملک از گرمی سودا به خریدن نرسد
    هوش از گوش شود محو «نظیری » ترسم
    کوش کاین لذت دیدن به شنیدن نرسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha