کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر سر شاخ درین باغ هوایی دارد
    هر گلی رنگی و هر مرغ نوایی دارد
    یک شکر کام امیدم همه شیرین کرده ست
    نزد خود هر مگسی فر همایی دارد
    برهمن هم ز در بتکده محروم نشد
    در هر خانه زنی خانه جدایی دارد
    حسن هر جلوه که از جای دلت را ببرد
    از پیش گر بروی راه به جایی دارد
    نیست در حلقه مستان ز من آلوده تری
    اهل هر سلسله انگشت نمایی دارد
    تا ز فردوس وصالش به فراق افتادم
    هر که بر من گذرد طعن خطایی دارد
    به فسون دهنش بار اقامت مگشا
    کان سر چشمه عجب زهر گیایی دارد
    تا نماید به غلط مهره فلک می بازد
    گرچه خصلی ننهد ذوق دغایی دارد
    حذر از شهرت خونریز کسی باید کرد
    که اگر کشته شود نوحه سرایی دارد
    به من آن کن که سزاوار جمال تو بود
    شمع در سوزش پروانه سزایی دارد
    غم مخور الفت معشوق «نظیری » باقیست
    زان که هر ذره به خورشید بقایی دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha