کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به صدق هرکه سوی کعبه ناقه راهی کرد
    نشان پاش به هر گام قبله گاهی کرد
    کبود روی از آن شد بنفشه در گلشن
    که با کلاله جعد تو کج کلاهی کرد
    ز چین زلف نسیمی نزد به موج عذار
    سفینه مردم چشم مرا تباهی کرد
    نشان کوکبم اخترشناس بد می یافت
    مشاطه خال تو را کند و پر سیاهی کرد
    کسی چو خال ز حسن تو کامیاب نشد
    مقیم کنج لبت گشت و پادشاهی کرد
    دلم ملاطفه یی از لب تو داشت امید
    هزار قاصد موزون به نکته راهی کرد
    من از ملامت مردم به عشق آزادم
    ز سوی من رخ تو خوب عذرخواهی کرد
    سجل به پاکی حسن تو صبح صادق داد
    که آفتاب و مهش ثبت بر گواهی کرد
    دل از تو آب خورد کاروان مصری را
    که عارض و ذقنت یوسفی و چاهی کرد
    تبارک الله از آیینه شمایل تو
    که در مطالعه صورت الهی کرد
    عبادت سحری را مکن «نظیری » کم
    که هرچه کرد دعاهای صبحگاهی کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha