کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشمش به راهی می رود مژگان نمناکش نگر
    در سینه دارد آتشی پیراهن چاکش نگر
    دامی که زلف انداخته در گردن سیمینش بین
    خونی که مژگان ریخته بر دامن پاکش نگر
    شرم از میان برخاسته مهر از دهان برداشته
    گفتار بی ترسش ببین رفتار بی باکش نگر
    قصد فریبی می کند، سوی غزالی می چمد
    آن چشم آهوگیر را باز زلف پیچانش نگر
    از کوی معشوق آمده شوریدگان در حلقه اش
    از صید آهو می رسد شیران به فتراکش نگر
    دل برده در دل باختن معشوق عاشق پیشه بین
    بگرفته در انداختن بازوی چالاکش نگر
    وحشی غزالی کز صبا رم در بیابان می خورد
    رام «نظیری » می شود در هوش و ادراکش نگر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha