کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آمد سحر که دیر و حرم رفت و رو کنند
    تا بازم از نصیب چه خون در سبو کنند
    ما قابل نشاط و شکرخنده نیستیم
    تا شهد خوشگوار که را در گلو کنند
    آنان که تنگ ظرفی ما را شنیده اند
    می بهر آزمایش ما جستجو کنند
    آلودگی به گریه ز دامان نمی رود
    دلق مرا به سیل مگر شست و شو کنند
    تصدیع کم کشند گل و باده تا به کی
    در کار بی دماغی ما آبرو کنند
    کو زخم عاشقانه که در جلوه گاه حسن
    صد چاک دل به تار نگاهی رفو کنند
    تو کار دل به غمزه معشوق واگذار
    بی طاقتی مکن که نکویان نکو کنند
    حق عطای عشق نسازند هیچ ادا
    گر خلق عمر در سر این گفت وگو کنند
    دیگر ز آب دیده «نظیری » به خون نشست
    چندان نماند دل که غم و غصه بو کنند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha