به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوریغزل هاشمارهٔ ۲۵۱: درین سپید رقم قسمت و حواله نماند

840عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

درین سپید رقم قسمت و حواله نماند
اثر ز مهر و خط این کهن قباله نماند
هزار قرن برین قصر قیروان بگذشت
مسایل و حکم و دفتر و رساله نماند
ز باب رحم و مروت نشان چه می جویی
ازین مقوله حکایت درین مقاله نماند
ز بس مرور زمان منفعت ز اشیا رفت
خواص مهر گیای هزار ساله نماند
هر آنچه صاف قدح بود محرمان خوردند
بغیر دردی می در ته پیاله نماند
مجوی رحم ازین گرگ ماه کنعان در
که ششتری کله و مشتری کلاله نماند
شکوه حشمت پرویز و حسن شیرین رفت
مه تمام فلک شد نزار و هاله نماند
ز جنس خویش همه صید می کند ایام
ز سبزه زار فلک غیر یک غزاله نماند
زمین گداخته آتشین عذارانست
کجاست خاک که داغی به روی لاله نماند
نواله حصه تن پروران «نظیری » شد
بیا که قسمت ما و تو غیر ناله نماند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۵۰: چو عریان شد چمن مرغ از ضرورت خانه ...2شمارهٔ ۲۵۱: درین سپید رقم قسمت و حواله نماند 3شمارهٔ ۲۵۲: به غمزه روز الستم همین معامله بود 4شمارهٔ ۲۵۳: عنان دل ز خودرایی به فریادم نگه د ...5شمارهٔ ۲۵۴: قاصد دلی آزرده تر از آبله دارد 6شمارهٔ ۲۵۵: عیشم خوش از آن شعله افروخته باشد 7شمارهٔ ۲۵۶: شب فغان را به در خلوت او باری بود 8شمارهٔ ۲۵۷: نه فوت صحبت این دوستان غمی دارد 9شمارهٔ ۲۵۸: حسن چندی سر به دل شوخی و خودرایی ...10شمارهٔ ۲۵۹: پرده برداشته ام از غم پنهانی چند 11شمارهٔ ۲۶۰: فلک مزدور ایمای تو باشد 12شمارهٔ ۲۶۱: هر سر شاخ درین باغ هوایی دارد 13شمارهٔ ۲۶۲: گردش چشم بتان مستی من حالی کرد 14شمارهٔ ۲۶۳: به صدق هرکه سوی کعبه ناقه راهی کر ...15شمارهٔ ۲۶۴: بر خوان ما نمک به ملاحت نشد لذیذ 16شمارهٔ ۲۶۵: منشین به شاهد آب رخ پارسا مبر 17شمارهٔ ۲۶۶: امروز کار و بار جهان را خراب گیر 18شمارهٔ ۲۶۷: می است چاره غم هوشمند را چه خبر 19شمارهٔ ۲۶۸: به بیرحمی دلی دارد دل صیاد از آن ...20شمارهٔ ۲۶۹: دچار هرکه شوی جز سراغ یار مگیر 21شمارهٔ ۲۷۰: یک باره در وفا برآور 22شمارهٔ ۲۷۱: طلوع باده ز شام و سحر دریغ مدار 23شمارهٔ ۲۷۲: ای مطرب جان سوخت دلم پرده دگر گیر 24شمارهٔ ۲۷۳: بزم خاصست درو نکته به دستور بیار 25شمارهٔ ۲۷۴: هر روز هست ناله مرغان درازتر 26شمارهٔ ۲۷۵: چشمش به راهی می رود مژگان نمناکش ...27شمارهٔ ۲۷۶: افلاک فتنه زاده به دامان روزگار 28شمارهٔ ۲۷۷: چشم زخم خلق را با حسن روزافزون چه ...29شمارهٔ ۲۷۸: غم گرد فراق دید از دور 30شمارهٔ ۲۷۹: تعظیم پیام دل آگاه نگه دار 31شمارهٔ ۲۸۰: دارم دلی ز طایر وحشی رمیده تر 32شمارهٔ ۲۸۱: هردم از زلف تو دارم کافرستانی دگر 33شمارهٔ ۲۸۲: ای صبا از گل عطار نشانی به من آر 34شمارهٔ ۲۸۳: درد دل را می کنم با صبر پیوندی دگ ...35شمارهٔ ۲۸۴: فارغ تر از دل تو ندیدم دلی دگر 36شمارهٔ ۲۸۵: هر که از درگه تو گردد باز 37شمارهٔ ۲۸۶: آن را که برد به مسند راز 38شمارهٔ ۲۸۷: تو درنیافته ای لذت وفا هرگز 39شمارهٔ ۲۸۸: بخت ما سست و عشق تو فیروز 40شمارهٔ ۲۸۹: ببند دست و می از شیشه در گلویم ری ...41شمارهٔ ۲۹۰: چرخ پرویز نیست آتش بیز 42شمارهٔ ۲۹۱: غمم به عیش درآمیخت عشق رنگ آمیز 43شمارهٔ ۲۹۲: شوریده است آب و گل قالبم هنوز 44شمارهٔ ۲۹۳: دل ها همه به بوی گل آویختست باز 45شمارهٔ ۲۹۴: سخن گویید با من کمتر امروز 46شمارهٔ ۲۹۵: خمش ز لابه که طبعش مشو شست هنوز 47شمارهٔ ۲۹۶: جام گیر اختر افتاده بر افلاک اندا ...48شمارهٔ ۲۹۷: سر برآور بر کله داران قباها تنگ س ...49شمارهٔ ۲۹۸: ذوق وجدان و نظر خالص شد و خامم هن ...50شمارهٔ ۲۹۹: پی تدارک تقصیر صبحدم برخیز 51شمارهٔ ۳۰۰: فتاده ام به میان غم از کران برخیز 52شمارهٔ ۳۰۱: نشست اختر پروین ز پرنیان برخیز 53شمارهٔ ۳۰۲: از طور صلح و عربده بیگانه ام هنوز 54شمارهٔ ۳۰۳: مرد بی حوصله مردانه نگردد هرگز 55شمارهٔ ۳۰۴: گر به دل خلوت نداری از جهانبانی گ ...56شمارهٔ ۳۰۵: سوی صحرای حقیقت برد عشقم از هوس 57شمارهٔ ۳۰۶: ناله اصحاب مسجد نیست بی فریادرس 58شمارهٔ ۳۰۷: کسی به مشک نگفتست کم کن از انفاس 59شمارهٔ ۳۰۸: گشود ابر بغل بر چمن سپاس سپاس 60شمارهٔ ۳۰۹: اکسیر حسن در نظر پارسا شناس 61شمارهٔ ۳۱۰: شورش عشق از دل شیدا مپرس 62شمارهٔ ۳۱۱: فصلی چنین گذشت و سحابی ندید کس 63شمارهٔ ۳۱۲: به امید توام خرسند ازین پس 64شمارهٔ ۳۱۳: از نیاز و طاعتم مقصود دیدارست و ب ...65شمارهٔ ۳۱۴: ما به دل شادیم از باغ و بهار ما م ...66شمارهٔ ۳۱۵: بگو به دیر خرابات السلام و مترس 67شمارهٔ ۳۱۶: خسته را فاتحه ای از لب خندان تو ب ...68شمارهٔ ۳۱۷: ای که نامه می نویسی سوی من فرمان ...69شمارهٔ ۳۱۸: صبح شد راه شهر و برزن پرس 70شمارهٔ ۳۱۹: دست کسی نبسته و افسون نکرده کس 71شمارهٔ ۳۲۰: با حکمت ایستاده ام اینم پناه بس 72شمارهٔ ۳۲۱: تو عیش و ناز مرا از امیدواری پرس 73شمارهٔ ۳۲۲: تو کودکی به بزرگان زبان درازی بس 74شمارهٔ ۳۲۳: به اختیار تو در باختم ارادت خویش 75شمارهٔ ۳۲۴: دهر پرفتنه و شورست ز چشم سیهش 76شمارهٔ ۳۲۵: یارب آن سرو که پرورده ای از اشک م ...77شمارهٔ ۳۲۶: در بغل مصحف و سجاده تقوا بر دوش 78شمارهٔ ۳۲۷: از خوی کریم تو گنه گشت فراموش 79شمارهٔ ۳۲۸: بزم خالی می شود مطرب خموش 80شمارهٔ ۳۲۹: داشتم از درد جدایی خروش 81شمارهٔ ۳۳۰: غیرتم بانگ زد که: دور او باش 82شمارهٔ ۳۳۱: حیاتی در گذر دارم چه پرسی بود و ن ...83شمارهٔ ۳۳۲: از فراق یار ناخشنود خویش 84شمارهٔ ۳۳۳: هرجا که بود روز خوش و روزگار خوش 85شمارهٔ ۳۳۴: ساقی بیار جام می خوشگوار پیش 86شمارهٔ ۳۳۵: گر جهان کشته بیداد شود برگذرش 87شمارهٔ ۳۳۶: آن که غایب از نظر گردید درمی یابم ...88شمارهٔ ۳۳۷: خرامان آمد از می در سر آتش 89شمارهٔ ۳۳۸: به سینه گریه گره شد نقاب برتر کش 90شمارهٔ ۳۳۹: بر کس نمانده سنگم زد و چشم شوخ و ...91شمارهٔ ۳۴۰: شرمسارم از دل بی صبر و بی آرام خو ...92شمارهٔ ۳۴۱: بلاست خط نگارین و زلف خود به خمش 93شمارهٔ ۳۴۲: هرگز گلی شکفته نشد از نسیم خویش 94شمارهٔ ۳۴۳: یا در درون قبه این آسمان مباش 95شمارهٔ ۳۴۴: کی بود شفقت دل سوی اسیران کشدش 96شمارهٔ ۳۴۵: بزم می سازیم سامان گر نباشد گو مب ...97شمارهٔ ۳۴۶: از نقل و باده گوشه دل گشته روشنش 98شمارهٔ ۳۴۷: مطرب به گوشم زد نوا از گریه محزون ...99شمارهٔ ۳۴۸: بر غمزده ای خنده زدم گفت حزین باش 100شمارهٔ ۳۴۹: بی تو نه با غم خوش و نی خانه خوش 101شمارهٔ ۳۵۰: رمید طایر جانم ز آشیانه خویش 102شمارهٔ ۳۵۱: طاعت پیر مغان کن وز همه بیگانه با ...103شمارهٔ ۳۵۲: لطف می خون در رگ افسرده می آرد به ...104شمارهٔ ۳۵۳: افغان که بعد صد طلب و جستجوی خویش 105شمارهٔ ۳۵۴: افسر به قبادی ده و خاتم به جمی بخ ...106شمارهٔ ۳۵۵: بستم در تصرف گفت و شنید خویش 107شمارهٔ ۳۵۶: به بوی می دو سه ژولیده مرقع پوش 108شمارهٔ ۳۵۷: دم دم شاهدست و می می خاص 109شمارهٔ ۳۵۸: حریف خود شو و یا خود برآر آز خلوت ...110شمارهٔ ۳۵۹: ساقیا برخیز با مستان برقص 111شمارهٔ ۳۶۰: هرکه چون یوسف شود از محنت زندان خ ...112شمارهٔ ۳۶۱: همیشه خنده شادی به آن لبان مخصوص 113شمارهٔ ۳۶۲: نه خانقاه نشین می شویم و نی مرتاض 114شمارهٔ ۳۶۳: دهم دو ملک به یک نغمه رباب عوض 115شمارهٔ ۳۶۴: حضور وقت نمی یابم و حلاوت فرض 116شمارهٔ ۳۶۵: هر صبح کن دو جام شراب مغانه فرض 117شمارهٔ ۳۶۶: از جمال تو کمال بشری بود غرض 118شمارهٔ ۳۶۷: روی دل با دوست باید داشت در مرگ و ...119شمارهٔ ۳۶۸: حکم جفا صحیح و امید وفا غلط 120شمارهٔ ۳۶۹: صد جا در انتخاب تو پیدا کنم غلط 121شمارهٔ ۳۷۰: در عشق کار بوده و سامان نبوده شرط 122شمارهٔ ۳۷۱: جگر به خنده همی سوز و بر کران می ...123شمارهٔ ۳۷۲: درود پاک تو بر ریش باصفا واعظ 124شمارهٔ ۳۷۳: نی خاطرم از کتاب محظوظ 125شمارهٔ ۳۷۴: اگر تو نشنوی از ناله های زار چه ح ...126شمارهٔ ۳۷۵: هنوز عارف و عامی نداشتند نزاع 127شمارهٔ ۳۷۶: به فالی از لب تو تا ابد هما قانع 128شمارهٔ ۳۷۷: پای کوبان دست افشان در سماع 129شمارهٔ ۳۷۸: فریب دختر رز خواهشیست نامسموع 130شمارهٔ ۳۷۹: کند همیشه به دل چشم روسیاه نزاع 131شمارهٔ ۳۸۰: گوید سحر که شب گذر افکنده ای به ب ...132شمارهٔ ۳۸۱: راز دیرینه ز رخ پرده برانداخت دری ...133شمارهٔ ۳۸۲: نه گل این جا ز عشق خار فارغ 134شمارهٔ ۳۸۳: جان به لب از شوق و می آرند پیغامم ...135شمارهٔ ۳۸۴: نالم ز چرخ اگر نه بر افغان خورم د ...136شمارهٔ ۳۸۵: آنی به اثر داری و شأنی به تصرف 137شمارهٔ ۳۸۶: فتنه با زلف تو گرفته طرف 138شمارهٔ ۳۸۷: تو این گشاد و گره ها به دام فکر م ...139شمارهٔ ۳۸۸: هر که تایب گردد از می بر رخ او رن ...140شمارهٔ ۳۸۹: کرشمه تو برد از قمارخانه حریف 141شمارهٔ ۳۹۰: لب ساقی روان ها، دل چشمه حقایق 142شمارهٔ ۳۹۱: صبح اول کرده عشقت عشوه ای در کار ...143شمارهٔ ۳۹۲: رفیق تر نکند در ره تو کام رفیق 144شمارهٔ ۳۹۳: ره نداد آه قدرم بر سر خوان تو ملک 145شمارهٔ ۳۹۴: نگشت دامن گردی درین بیابان چاک 146شمارهٔ ۳۹۵: درهای بسته واشد ز آه سحر مبارک 147شمارهٔ ۳۹۶: رسید فصل گل و عیش گلشنم نزدیک 148شمارهٔ ۳۹۷: نقش دیبا چنان کشید فرنگ 149شمارهٔ ۳۹۸: تا عشق چه ها کند به بلبل 150شمارهٔ ۳۹۹: مرحبا ساقی خجسته جمال 151شمارهٔ ۴۰۰: گر کشف حجب خواهی بستان می ناب اول 152شمارهٔ ۴۰۱: درین بستان به جهد از خار بگسل 153شمارهٔ ۴۰۲: به لغزش دست از دلدار مگسل 154شمارهٔ ۴۰۳: نیم ز کعبه به می خوردن مجاز خجل 155شمارهٔ ۴۰۴: زان شب که یار کرد نگاهی به سوی دل 156شمارهٔ ۴۰۵: نخست عشق به میخانه کرد نزول 157شمارهٔ ۴۰۶: کتاب خوانده شد و، شبهه ای نشد مغف ...158شمارهٔ ۴۰۷: منادیست در آن کو که خون زنده سبیل 159شمارهٔ ۴۰۸: صبح چو دم برآورد همرهی صبا کنم 160شمارهٔ ۴۰۹: ما حال خویش بی سر و بی پا نوشته ا ...161شمارهٔ ۴۱۰: ما به برهان و خبر پیرو ترسا نشویم 162شمارهٔ ۴۱۱: گهی بر فرش سنبل، گاه بر روی گیا ا ...163شمارهٔ ۴۱۲: ما چو سیل این خار از اول به پشت پ ...164شمارهٔ ۴۱۳: نمی گردید کوته رشته معنی، رها کرد ...165شمارهٔ ۴۱۴: از ما حذر که دست ز آداب شسته ایم 166شمارهٔ ۴۱۵: ما قلم در آتش و دفتر در آب افکنده ...167شمارهٔ ۴۱۶: می روم زین کوی و وز رشک محبت می ر ...168شمارهٔ ۴۱۷: باز از جرم شکایت ناامید از رحمتم 169شمارهٔ ۴۱۸: تا به کی خیمه چو گل بر گذر باد زن ...170شمارهٔ ۴۱۹: سوزن به دل از بخیه و پیوند شکستیم 171شمارهٔ ۴۲۰: بسیار نظره کردم در گرم و سرد عالم 172شمارهٔ ۴۲۱: ز خراش دم به رقت، ز گداز دل به در ...173شمارهٔ ۴۲۲: سوخت چون شمع پای تا بسرم 174شمارهٔ ۴۲۳: آتشین گفتار خاکی پیکرم 175شمارهٔ ۴۲۴: به گل پیراهنی امیدوارم 176شمارهٔ ۴۲۵: من روز ره خانه خمار ندانم 177شمارهٔ ۴۲۶: در دشمن زنم و دوستی اظهار کنم 178شمارهٔ ۴۲۷: رضا به عشق کدام است و اختیار کدام 179شمارهٔ ۴۲۸: هرکجا ساخت غمی دایره مسمار شدم 180شمارهٔ ۴۲۹: همیشه تار و پود کار ناهموار می بس ...181شمارهٔ ۴۳۰: زین غم نه گریه آید و نی ناله برکش ...182شمارهٔ ۴۳۱: چند در دل آرزو را خاک غم بر سر کن ...183شمارهٔ ۴۳۲: شب در بتخانه ای را با دو چشم تر ز ...184شمارهٔ ۴۳۳: به تمنای غلط بر همه کس میر شدیم 185شمارهٔ ۴۳۴: نه مقامی که در آن زاد سفر تازه کن ...186شمارهٔ ۴۳۵: جز نسخه احوال کسان پیش ندارم 187شمارهٔ ۴۳۶: غساله شوی ته کاسه و ایاغ شدم 188شمارهٔ ۴۳۷: بی روی تو پروانه ای امشب به چراغم 189شمارهٔ ۴۳۸: ز جا نتوانم از کم نشئگی چالاک برخ ...190شمارهٔ ۴۳۹: شب نه تشویش صبا نی شور بلبل داشتم 191شمارهٔ ۴۴۰: خود را کباب ازین دل خودکام کرده ا ...192شمارهٔ ۴۴۱: خواهم که به آزادی دل نام برآرم 193شمارهٔ ۴۴۲: خاک دیگر بر سر مژگان بی غم می کنم 194شمارهٔ ۴۴۳: امروز پیشت از غم خود دم نمی زنم 195شمارهٔ ۴۴۴: تا از قضای دشت به گلشن فتاده ام 196شمارهٔ ۴۴۵: ز خیل نغمه سنجان رفتم و طرز کهن ب ...197شمارهٔ ۴۴۶: سخن دوست گران بود فراوان کردم 198شمارهٔ ۴۴۷: مشنو استغفار من کز اهل ایمان نیست ...199شمارهٔ ۴۴۸: هنر در شست و ناوک در کف و زه بر ک ...200شمارهٔ ۴۴۹: شکوه نقصان داشت فصلی از میان اندا ...201شمارهٔ ۴۵۰: کعبه و دیر شدم صد ره و ویران گشتم 202شمارهٔ ۴۵۱: ضبط حرفی می کنم کز وی زبان می سوز ...203شمارهٔ ۴۵۲: رخ نما تا رونما جان آوریم 204شمارهٔ ۴۵۳: به جست و جوی تو سرتاسر جهان بدوم 205شمارهٔ ۴۵۴: همیشه گریه تلخی در آستین دارم 206شمارهٔ ۴۵۵: تا به کی از کثرت غم روی بر زانو ن ...207شمارهٔ ۴۵۶: مبین به رد و قبولم که نیکخواه توا ...208شمارهٔ ۴۵۷: ما برق جای نور به کاشانه برده ایم 209شمارهٔ ۴۵۸: یک گلیم، اما به رتبت چون خم و پیم ...210شمارهٔ ۴۵۹: ساقی به زحمت آمده ام تا به پای خم 211شمارهٔ ۴۶۰: دهشت از صیدم مکن بی زخم کاری نیست ...212شمارهٔ ۴۶۱: دست در طره آشفته یاری نزدیم 213شمارهٔ ۴۶۲: کنم بی باده بدمستی که سودایی دگر ...214شمارهٔ ۴۶۳: عشق تو شیرازه اجزای من 215شمارهٔ ۴۶۴: نه مراست حسن خصلی به عیار سربلندا ...216شمارهٔ ۴۶۵: پیش بنشین ساغری بستان و طبع آزاد ...217شمارهٔ ۴۶۶: صد غم ز غم پیاله ستاند به یاد من 218شمارهٔ ۴۶۷: درمان ضعف دل به لب نوشخند کن 219شمارهٔ ۴۶۸: نوش می ریزد حدیثت در گزند خویشتن 220شمارهٔ ۴۶۹: بسی الطاف و احسان کرد حیرانم چه د ...221شمارهٔ ۴۷۰: منه به رنگ جهان دل، دی و بهاران ب ...222شمارهٔ ۴۷۱: دیریست بیرون رفته ام از اختیار خو ...223شمارهٔ ۴۷۲: دلم شد زودرنج آزار او کن 224شمارهٔ ۴۷۳: به گریه در دل تو گر اثر توان کردن 225شمارهٔ ۴۷۴: چه خوشست از دو یکدل سر حرف باز کر ...226شمارهٔ ۴۷۵: می دود حاجت به راه خواهش از دنبال ...227شمارهٔ ۴۷۶: ساقی صلای عام است کاری به کام گرد ...228شمارهٔ ۴۷۷: مردانه قماری کن دستی به دو عالم ز ...229شمارهٔ ۴۷۸: با مسلمان زادگان تا کی دل و جان ب ...230شمارهٔ ۴۷۹: بیمار بی دردی دلا درمان نخواهی یا ...231شمارهٔ ۴۸۰: غم از دل بر کران نتوان نهادن 232شمارهٔ ۴۸۱: چند فارغ از نشاط درد و درمان زیست ...233شمارهٔ ۴۸۲: عمر اگر باقیست رنجش ها کهن خواهد ...234شمارهٔ ۴۸۳: در چراغ حکمت از مغز خرد روغن مکن 235شمارهٔ ۴۸۴: دلا رو زان خم ابرو بگردان 236شمارهٔ ۴۸۵: سبو بیار و پر از آب زندگانی کن 237شمارهٔ ۴۸۶: عیش تنگم کز دل افشردن چکد خوناب ا ...238شمارهٔ ۴۸۷: به دل فگار دارم گله بی نهایت از ت ...239شمارهٔ ۴۸۸: دوش کردیم دل و دیده به دیدار گرو 240شمارهٔ ۴۸۹: همنفسی به جان خرم قافله تتار کو؟241شمارهٔ ۴۹۰: به دوریت نتوان بود نیز دور از تو 242شمارهٔ ۴۹۱: نوید عهد گل از نورسان باغ شنو 243شمارهٔ ۴۹۲: نیست دوران را نشاطی رطل مالامال ک ...244شمارهٔ ۴۹۳: از صبح روزگار گشاد جبین مجو 245شمارهٔ ۴۹۴: به دست طبع عنان داده ای دریغ از ت ...246شمارهٔ ۴۹۵: از نصیحت برفروزد روی تو 247شمارهٔ ۴۹۶: حسن از خط شود قوی بازو 248شمارهٔ ۴۹۷: کاریست بر ملا گذران در خفا گره 249شمارهٔ ۴۹۸: دلی دارم ازو دل ها شکسته 250شمارهٔ ۴۹۹: پرده بردار و صلای می به شیخ و شاب ...251شمارهٔ ۵۰۰: تا شوی هم انس آگاهی اطلاق خواب ده 252شمارهٔ ۵۰۱: عشق افسر ز سر جم به اشارت برده 253شمارهٔ ۵۰۲: فکر و غم را سر به جان مردم ناشاد ...254شمارهٔ ۵۰۳: از خوی تند و سرکشت کس ایمن و خشنو ...255شمارهٔ ۵۰۴: از گلستان گل به بازار آمده 256شمارهٔ ۵۰۵: شاهدی بر سر این کوچه پدیدار شده 257شمارهٔ ۵۰۶: در بند تو زنجیر گرفتار شکسته 258شمارهٔ ۵۰۷: آنی که به جان ناز تو را حور کشیده 259شمارهٔ ۵۰۸: دیوانه ام ز خانه مشوش برآمده 260شمارهٔ ۵۰۹: روندگان ملولیم روبهم کرده 261شمارهٔ ۵۱۰: در عهد تو یک سر به گریبان نرسیده 262شمارهٔ ۵۱۱: تو بر سر کودکان نهاده 263شمارهٔ ۵۱۲: کیست این از روی رعنایی به جولان آ ...264شمارهٔ ۵۱۳: دلم گداخته غم وز تنم توان رفته 265شمارهٔ ۵۱۴: آب رز در خم آتشین نشده 266شمارهٔ ۵۱۵: کجایی ای گل و مل را به رنگ و بو ک ...267شمارهٔ ۵۱۶: دل بر این ناخوش آشیانه منه 268شمارهٔ ۵۱۷: غم به سزا داده یی دل به نوا کرده ...269شمارهٔ ۵۱۸: در شهر و کو هنگامه ها بهر تماشا ک ...270شمارهٔ ۵۱۹: دگر خدا بود ای دل سر کجا داری 271شمارهٔ ۵۲۰: درین میدان پر نیرنگ حیرانست دانای ...272شمارهٔ ۵۲۱: ازین مجلس نمی خیزد دمی کاحیا کند ...273شمارهٔ ۵۲۲: بر دماغم دویده شیدایی 274شمارهٔ ۵۲۳: غیر از تو نگنجد به سرایی که تو با ...275شمارهٔ ۵۲۴: دیریست ز گوشه نقابی 276شمارهٔ ۵۲۵: چه باید مرد را، طبع بلند و مشرب ن ...277شمارهٔ ۵۲۶: عقلم وداع عصمت کرد از تنگ شرابی 278شمارهٔ ۵۲۷: نیست با مشاطه گلبن طرازم حاجتی 279شمارهٔ ۵۲۸: دریغ از صف مردان برون نتاخت یکی 280شمارهٔ ۵۲۹: دو گرم و رخ زرد از که داری؟281شمارهٔ ۵۳۰: چند ما را به مدارا و فسون بند کنی ...282شمارهٔ ۵۳۱: چو لعبتان خیال اند آدمی و پری 283شمارهٔ ۵۳۲: از ما نهان ز کثرت اغیار بوده ای 284شمارهٔ ۵۳۳: به مویی بسته صبرم نغمه تار است پن ...285شمارهٔ ۵۳۴: چمن قربانگه دنیای خونخوارست پندار ...286شمارهٔ ۵۳۵: دریغا در چنین فصلی حریفم یار بایس ...287شمارهٔ ۵۳۶: گر حسن جمال تو طلبکار نبودی 288شمارهٔ ۵۳۷: گر پای سرو و دامن یاری گرفته ای 289شمارهٔ ۵۳۸: به توتیای رهم خون ز چشم تر چیدی 290شمارهٔ ۵۳۹: کمند عشوه گشادی و فتنه سر دادی 291شمارهٔ ۵۴۰: به خودبینی به جز بتگر نباشی 292شمارهٔ ۵۴۱: سوی هرکس به عنایت نظر انداخته ای 293شمارهٔ ۵۴۲: زان عنبرین کلاله که بر سر نهاده ا ...294شمارهٔ ۵۴۳: بس در وفا تأمل و تأخیر می کنی 295شمارهٔ ۵۴۴: وقت آن آمد که خرگه با گل سوری زنی 296شمارهٔ ۵۴۵: از کم سخنی و سر به زیری 297شمارهٔ ۵۴۶: تو را گفتم ز صبح وصل مهرافروزتر ب ...298شمارهٔ ۵۴۷: خلوتی خواهم و سودای سر زلف کسی 299شمارهٔ ۵۴۸: شد آخر روز بر ناییی و میل دل همان ...300شمارهٔ ۵۴۹: یک ره کم این حجره خاکی نگرفتی 301شمارهٔ ۵۵۰: در هیچ مقامم نگذارد به درنگی 302شمارهٔ ۵۵۱: گه به عشق کاکلت بر سینه سازم سنبل ...303شمارهٔ ۵۵۲: کی سر غنچه او از هر بیان بیابی 304شمارهٔ ۵۵۳: گر برون از برقع آن زلف پریشان آمد ...305شمارهٔ ۵۵۴: جهان به طره عنبرفشان بیارایی 306شمارهٔ ۵۵۵: نوشی به صد جان رایگان قوت روان کی ...307شمارهٔ ۵۵۶: کجایی گنج پنهانی کجایی؟308شمارهٔ ۵۵۷: سحر که سنبلم از جیب پیرهن بکشی 309شمارهٔ ۵۵۸: سر داده ای و بند نهانی نهاده ای 310شمارهٔ ۵۵۹: ز نیرنگ نطقش به مضمون نیایی 311شمارهٔ ۵۶۰: نه گلم کفاف رنگی نه گلم پسند بویی 312شمارهٔ ۵۶۱: درک هر راز کجا زان عجمی زاده کنی 313شمارهٔ ۵۶۲: نی سنبل تنباکویی نه آتش رخساره ای 314شمارهٔ ۵۶۳: به تسیح و مصلا کرده ای میخانه آرا ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ