کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حسن چندی سر به دل شوخی و خودرایی دهد
    شه چو گیرد مملکت اول به یغمایی دهد
    دیده عاشق نیابد ذوق از دیدار دوست
    گر نه اول ترک دیدن های هرجایی دهد
    لذت دشنامش از من پرس کاب تلخ و شور
    ذوق کوثر در مذاق مرد صحرایی دهد
    گردد از جان دادنم معلوم شوق روی دوست
    زان نمی میرم که ترسم مرگ رسوایی دهد
    در بیابان ها نمی گنجم اگر طغیان شوق
    بند بگشاید چو سیلم سر به شیدایی دهد
    گریه ما تلخ و طبع میزبان رنجش پذیر
    صوت مطرب بر دلش بگذار گیرایی دهد
    شکوه کمتر کن «نظیری » گر کسی یاری نکرد
    رخت ما سوزد چه نقصان تماشایی دهد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha