کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو نیست حد که به بالین نهیم سر گستاخ
    چه سود از حرم امن و خوابگاه فراخ
    هزار جا ز برون می زنند طبل رحیل
    هنوز رخت ز ایوان کسی نبرده به کاخ
    نشسته نغمه سرایان به هم چه دانستیم
    که سنگ تفرقه مان بر پرانداز سر شاخ
    ز دام و دانه صیاد مرغ می نالید
    خبر نداشت که بر سیخ می کشد طباخ
    غبار لشکر یأجوج غم، جهان بگرفت
    که گفت سد سکندر نمی شود سوراخ
    به هیچ حیله ز پیش اجل خلاصی نیست
    ز گرگ اگر بجهی پوست می کند سلاخ
    چنان رسید جراحت به دل که دیده ندید
    ز زخم حادثه، ناگهان «نظیری » آخ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha