کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شمع را زنده دلی در شب تار آخر شد
    روز عشرت همه در خواب خمار آخر شد
    شاخ سرکش شد و دست همه کوتاه بماند
    جور گلچین و نزاع سر خار آخر شد
    عندلیب ار نسراید به قفس معذورست
    گل به بازار نبردند و بهار آخر شد
    خلعت دهر به اندازه حال اکنون نیست
    چرخ را رشته به هم رفت و مدار آخر شد
    همچو دینار که در پای کریمان افتد
    کس نگفت از چه شماریم و شمار آخر شد
    کمتر از رنگ حنا بود به ما لطف جهان
    سر و دستی نفشاندیم و نگار آخر شد
    فکر ناآمده این است که امسال گذشت
    غم آینده همان بود که یار آخر شد
    نقش رخسار تو بر صفحه جان گشت رقم
    پرده بر یک طرف انداز که کار آخر شد
    شاهدان گوشه چشمی به «نظیری » دارند
    هرچه دل، صید همی کرد و شکار آخر شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha