کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل نمی دانم کجا، زین آستانم می کشد
    مرگ می بینم که با هجرام عنانم می کشد
    هر سر مو بر تنم دارد خروشی از وداع
    هجر پیوند تو از رگ های جانم می کشد
    داشتم در سینه پیکان خدنگ کاریی
    دست غیرت این زمان از استخوانم می کشد
    می کند آسودگی سیری به گرد خاطرم
    گریه هم پایی ز چشم خون فشانم می کشد
    قصه وارستگی امروز پیش دل گذشت
    طرفه حرف ناامیدی از زبانم می کشد
    بر سر بازار جانبازان کمان آویختم
    دست غیرت بشکنم هرکس کمانم می کشد
    می کشم سر از کمند او «نظیری » بعد ازین
    گر به صد زنجیر آن نامهربانم می کشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha