نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۹: چو نیست حد که به بالین نهیم سر گستاخ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو نیست حد که به بالین نهیم سر گستاخ چه سود از حرم امن و خوابگاه فراخ هزار جا ز برون می زنند طبل رحیل هنوز رخت ز ایوان کسی نبرده به کاخ نشسته نغمه سرایان به هم چه دانستیم که سنگ تفرقه مان بر پرانداز سر شاخ ز دام و دانه صیاد مرغ می نالید خبر نداشت که بر سیخ می کشد طباخ غبار لشکر یأجوج غم، جهان بگرفت که گفت سد سکندر نمی شود سوراخ به هیچ حیله ز پیش اجل خلاصی نیست ز گرگ اگر بجهی پوست می کند سلاخ چنان رسید جراحت به دل که دیده ندید ز زخم حادثه، ناگهان «نظیری » آخ نظیری نیشابوری