کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا که مردم و بر راه چشم جان بازست
    به گفتگوی تو زخم مرا دهان بازست
    به خون ما اگرت میل هست مانع نیست
    می مغانه سبیل و در مغان بازست
    چو یوسفی تو که از مصر حسن چون تو کسی
    برون نیامده تا راه کارون بازست
    در آرزوی نثار قدوم تو همه شب
    گهر فروش دو چشم مرا دکان بازست
    نمی رود چو گرسنه ولی چه سود از این
    که خوان وصل پر و دست میهمان بازست
    چو بلبل قفسم من ازین چه ذوق مرا
    که گل شکفته و درهای بوستان بازست
    صمد به جای صنم بر زبانم آمده است
    بتم فتاده و زنارم از میان بازست
    دعا کنید به وقت شهادتم او را
    که آن دمی است که درهای آسمان بازست
    مکن شتاب «نظیری » به کار جان بازی
    که چشم کارشناسان کاردان بازست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha