کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نشاط عید گدا عجب پادشا بشکست
    شد از معانقه چین بر رخ قبا بشکست
    چنان به یک دگر آمیختند شیخ و ندیم
    که مست شیشه در آغوش پارسا بشکست
    رییس و قاضی و مفتی به رقص برجستند
    نشاط نای و دهل شرم روستا بشکست
    مسافر از پی جان بود چشم قربانی
    نگاه تا نرود زان بساط، پا بشکست
    دل شکسته در آن کوی می کنند درست
    چنانکه خود نشناسی که از کجا بشکست
    به آب خضر سکندر نبرد زآینه راه
    سفال میکده جام جهان نما بشکست
    به فطر روزه میی داد پیر باده فروش
    که هم گداز حسد کاسه گدا بشکست
    زمانه طفل طبیعت شد، آنقدر که ادیب
    کمر ببست پی شوخی و قبا بشکست
    شکست توبه هرکس به قدر حال امروز
    «نظیری » از خم می صوفی از هوا بشکست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha