کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بی تو دوشم در درازی از شب یلدا گذشت
    آفتاب امروز چون برق از سرای ما گذشت
    نیش خاری نیست کز خون شکاری سرخ نیست
    آفتی بود این شکارافکن کزین صحرا گذشت
    شوکت حسنش کسی را رخصت آهی نداد
    گرچه هر سو دادخواهی بود، او تنها گذشت
    جلوه اش ننمود از بس محو رفتارش شدم
    ناله ام نشنید از بس گرم استغنا گذشت
    خواستی آشفتگی دستار بردن از سرش
    بس که سرمست و به خود مغرور و بی پروا گذشت
    با پریشانان چه گویم، صولت هجرش چه کرد
    باد یأسی آمد و بر دفتردل ها گذشت
    باز امشب با سگ کویش «نظیری » همرهست
    شوکتی دیدم که پنداری جم و دارا گذشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha