به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوریغزل هاشمارهٔ ۲۲: چند از مؤذن بشنوم توحید شرک آمیز را

1550عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چند از مؤذن بشنوم توحید شرک آمیز را
کو عشق تا یک سو نهم شرع خلاف انگیز را
ذکر شب و ورد سحر نی حال بخشد نی اثر
خواهم بزناری دهم تسبیح دست آویز را
ترک شراب و شاهدم بیمار کردست ای طبیب
صحت نخواهم یافتن تا نشکنم پرهیز را
خاکی به باد آمیخته گردی ز جا انگیخته
آبی به مژگان می زنم گرد غبارانگیز را
نی عشق افزاید بر این نی مهر زیبد بیش ازین
کی مانده ظرف قطره یی پیمانه لبریز را
پیوسته ابرو در کشش همواره مژگان در زدن
تا کی کسی بر دل خورد این دشنه های تیز را
سیری «نظیری » زین چمن کز کهنگی گشتی خشن
در باغ نرمی بین به هم خار و گل نوخیز را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۱: دیدمش در دل نهفتم آه بی تاثیر را 2شمارهٔ ۲۲: چند از مؤذن بشنوم توحید شرک آمیز ر ...3شمارهٔ ۲۳: ز بس بود دل خود کام ناسپاس مرا 4شمارهٔ ۲۴: با شهپر عنقا چه نوا بال مگس را 5شمارهٔ ۲۵: کردم ز شکوه منع دل زار خویش را 6شمارهٔ ۲۶: غبار از دل به مژگان روبم و بینم نش ...7شمارهٔ ۲۷: بانگ نی می برد ز هوش مرا 8شمارهٔ ۲۸: فراق دوستان بسیار پیش آمد دل ما را 9شمارهٔ ۲۹: ای از کرم نریخته خون سبیل را 10شمارهٔ ۳۰: در خور اگر نییم می لعل فام را 11شمارهٔ ۳۱: مستی ربوده از کف هستی زمام ما 12شمارهٔ ۳۲: تمکین خرد برد ز سر شور و شرم را 13شمارهٔ ۳۳: ساقی بشو دورنگی امید و بیم را 14شمارهٔ ۳۴: بر رخ شکستم از خطا رنگ امید و بیم ...15شمارهٔ ۳۵: پروانه ایم و شعله بود آشیان ما 16شمارهٔ ۳۶: ز حرمانم غمی در خاطر یاران شود پید ...17شمارهٔ ۳۷: ز عاشق می شود معشوق را نام و نشان ...18شمارهٔ ۳۸: گل خلعت نو داد دگر شاخ کهن را 19شمارهٔ ۳۹: جز نام صنم نقش مکن لوح جبین را 20شمارهٔ ۴۰: دلا گداز که آیینه کرده سنگ تو را 21شمارهٔ ۴۱: به صاف صبح نگه کن سر سبو بگشا 22شمارهٔ ۴۲: امشب خوش آشناست به رویش نگاه ما 23شمارهٔ ۴۳: هرگه رقم کنم به تو عذر گناه را 24شمارهٔ ۴۴: از چاه غبغبش به درآورده ماه را 25شمارهٔ ۴۵: از کف نمی دهد دل آسان ربوده را 26شمارهٔ ۴۶: تا به کی بر خرقه بندم جسم غم فرسود ...27شمارهٔ ۴۷: نظر بر روی او دزدیده بگشا 28شمارهٔ ۴۸: از پی آشوب ما، در زلف دارد شانه را 29شمارهٔ ۴۹: نیست زین مزرع آب و دانه ما 30شمارهٔ ۵۰: ازین ویرانه تر می خواستم ویرانه خو ...31شمارهٔ ۵۱: هر روز جویم آب رخ روز رفته را 32شمارهٔ ۵۲: به بریدن نرود ذوق تو ز اندیشه ما 33شمارهٔ ۵۳: دل شکسته بود تحفه خزینه ما 34شمارهٔ ۵۴: آن که بر ما رقم کین زده از کینه ما 35شمارهٔ ۵۵: گر به سخن درآورم عشق سخن سرای را 36شمارهٔ ۵۶: زیستم بس که به تدبیر خود از خامی ه ...37شمارهٔ ۵۷: به غیر از رنگ و بویی نیست این عشق ...38شمارهٔ ۵۸: کجا بودی که امشب سوختی آزرده جانی ...39شمارهٔ ۵۹: ادب گرفته عنان خمار و مستی ما 40شمارهٔ ۶۰: خانه در کوی مغان کردم خراب 41شمارهٔ ۶۱: آن که شب داد توبه ام ز شراب 42شمارهٔ ۶۲: چون غنچه دل مبند و چو بو بر هوا مت ...43شمارهٔ ۶۳: سحر منادی بلبل به گلستان دریاب 44شمارهٔ ۶۴: عشق دهد با دل شوریده تاب 45شمارهٔ ۶۵: میم در جام و ماهم تا سحر بر روزنست ...46شمارهٔ ۶۶: سبزه عیش ز بوم و بر هجران مطلب 47شمارهٔ ۶۷: می باش و از مزاج حریفان نشان طلب 48شمارهٔ ۶۸: عشق تو بند علایق ز ره ما برداشت 49شمارهٔ ۶۹: صافی شوم از کون که در درد صفا نیست 50شمارهٔ ۷۰: ناله ما نغمه اهل نوا را گرم ساخت 51شمارهٔ ۷۱: آن دهد در گریه پند ما که با ما دشم ...52شمارهٔ ۷۲: گر شرر گر شعله هرجا گشت پیدا آتش ا ...53شمارهٔ ۷۳: نشاط عید گدا عجب پادشا بشکست 54شمارهٔ ۷۴: نظر به ظاهر و صیاد در خفا خفتست 55شمارهٔ ۷۵: گریزد از صف ما هر که مرد غوغا نیست 56شمارهٔ ۷۶: حریف دردی و صافی نیی خطا اینجاست 57شمارهٔ ۷۷: بی تو دوشم در درازی از شب یلدا گذش ...58شمارهٔ ۷۸: امروز آنچه تاج سر ماست دست ماست 59شمارهٔ ۷۹: این نخل که از چشمه جان رسته که کشت ...60شمارهٔ ۸۰: در شهر ما به دولت عشق احتیاج نیست 61شمارهٔ ۸۱: آنچه رحم از دل برد تأثیر فریاد منس ...62شمارهٔ ۸۲: پیش مشتاق تو ویرانه و آباد یکی است 63شمارهٔ ۸۳: به حرف اهل غرض قرب و بعد ما بندست 64شمارهٔ ۸۴: فخر والانسبتان از بند اوست 65شمارهٔ ۸۵: لخت دل بر جیب و جیبم بر کنار افتاد ...66شمارهٔ ۸۶: ره حریف گرفتم که شیشه یار منست 67شمارهٔ ۸۷: هر که را معنی نمی خیزد ز دل گفتار ...68شمارهٔ ۸۸: یک آه گرم صیقل زنگار عالمست 69شمارهٔ ۸۹: دلی دارم که طاقت کار او نیست 70شمارهٔ ۹۰: معشوقه من قبله نما قبله نظر گشت 71شمارهٔ ۹۱: جز محبت، هرچه بردم سود در محشر ندا ...72شمارهٔ ۹۲: عشق است که علم دو جهان مختصر اوست 73شمارهٔ ۹۳: خواهم این بستان پرغم را به شوری در ...74شمارهٔ ۹۴: دل به قرب و بعد ازو مهجور نیست 75شمارهٔ ۹۵: عشق عصیانست اگر مستور نیست 76شمارهٔ ۹۶: هیچ راز از دیده صاحب تمیزان دور نی ...77شمارهٔ ۹۷: هرکس شهید آن مژه های درازنیست 78شمارهٔ ۹۸: گشت دوزخ شرری ز آتش سودایش ریخت 79شمارهٔ ۹۹: قرعه بر وصل زند دیده و سامانش نیست 80شمارهٔ ۱۰۰: هرکه نوشید می شوق تو نسیانش نیست 81شمارهٔ ۱۰۱: خمار می به لبم قفل زد ایاغ کجاست؟82شمارهٔ ۱۰۲: بی عشق عقل را هنری در دماغ نیست 83شمارهٔ ۱۰۳: هجران نمکی سودو به داغ دل ما ریخت 84شمارهٔ ۱۰۴: به شرح حالت من نامه ها در اطرافست 85شمارهٔ ۱۰۵: کس ننمود جرعه یی کز جگرم گزک نخوا ...86شمارهٔ ۱۰۶: چنان ز خانه برون رفتنم به دل ننگ ...87شمارهٔ ۱۰۷: زهی نسخه آفرینش جمالت 88شمارهٔ ۱۰۸: تو را به کعبه مرا کار با دل افتاد ...89شمارهٔ ۱۰۹: در خون دیده گشته تنم بسمل تو نیست 90شمارهٔ ۱۱۰: گه تجلی مانع است و گاه هجران حایل ...91شمارهٔ ۱۱۱: ذوقی به کمالست و وصالی به دوامست 92شمارهٔ ۱۱۲: نشست پهلوی من وز رقیب جام گرفت 93شمارهٔ ۱۱۳: عشق را کام به عهد دل خود کام تو ن ...94شمارهٔ ۱۱۴: اخترشناس در روش بخت من گم است 95شمارهٔ ۱۱۵: بویی از آن دو سلسله خم به خم گذشت 96شمارهٔ ۱۱۶: فرحی نیست که در پهلوی آن صد غم نی ...97شمارهٔ ۱۱۷: گر کند گیتی وفایی با وفاداران خوش ...98شمارهٔ ۱۱۸: بیا که مردم و بر راه چشم جان بازس ...99شمارهٔ ۱۱۹: ابری به نظر آمد و برقی ز میان جست 100شمارهٔ ۱۲۰: هین قدح، شمع شبستان این است 101شمارهٔ ۱۲۱: زبان طعنه ما کوته از بریدن نیست 102شمارهٔ ۱۲۲: داغ دل در عشق افسردن نمی داند که ...103شمارهٔ ۱۲۳: هوا بدیهه رسانست و باغ موزون است 104شمارهٔ ۱۲۴: محبت تو به هر دل نشست کین ننشست 105شمارهٔ ۱۲۵: بختم این بس که مشتری شده دوست 106شمارهٔ ۱۲۶: باز دل جایی گل دیوانگی بو کرده اس ...107شمارهٔ ۱۲۷: خوی شه عربده جو افتادست 108شمارهٔ ۱۲۸: داند اخلاص مرا وز حال من آگاه نیس ...109شمارهٔ ۱۲۹: این پیش خیل کج کلهان از سپاه کیست ...110شمارهٔ ۱۳۰: شهر ویران شده گریه مستانه ماست 111شمارهٔ ۱۳۱: جمال ساقی ما در ضمیر لاله گذشت 112شمارهٔ ۱۳۲: شب از فسانه ام ز جنون خانه پر شدس ...113شمارهٔ ۱۳۳: گل بیداد دسته بسته اوست 114شمارهٔ ۱۳۴: دل که جمعست غم بی سر و سامانی نیس ...115شمارهٔ ۱۳۵: شور چمن ز نغمه آزادی من است 116شمارهٔ ۱۳۶: آن که صد نامه ما خواند و جوابی نن ...117شمارهٔ ۱۳۷: جزای حسن عمل در شریعت عربیست 118شمارهٔ ۱۳۸: غیر من در پس این پرده سخن سازی هس ...119شمارهٔ ۱۳۹: عشق مرا زبان حکایت بریدنیست 120شمارهٔ ۱۴۰: رفتی به بزم غیر و نکونامی تو رفت 121شمارهٔ ۱۴۱: عطاش را نه صوابست و نه خطا باعث 122شمارهٔ ۱۴۲: بر طبع ساده زود شود خوشگوار بحث 123شمارهٔ ۱۴۳: فسون خط تو پیغام بعثت و شب داج 124شمارهٔ ۱۴۴: ای کعبه که گردت ننشیند به صفا هیچ 125شمارهٔ ۱۴۵: گوش گل می درد از مژده هنگام صبوح 126شمارهٔ ۱۴۶: دهل و نای دریدیم به آوازه صبح 127شمارهٔ ۱۴۷: مانده ام با دلی از هجر عزیزان مجر ...128شمارهٔ ۱۴۸: چگونه نام تو آریم بر زبان گستاخ 129شمارهٔ ۱۴۹: چو نیست حد که به بالین نهیم سر گس ...130شمارهٔ ۱۵۰: بیگانه چون رود به در آشنا رود 131شمارهٔ ۱۵۱: بر قفا چشمت نمی افتد چو این در وا ...132شمارهٔ ۱۵۲: دوران می حسرت همه در ساغر ما کرد 133شمارهٔ ۱۵۳: می روم جایی که غم آنجا ز دل ها می ...134شمارهٔ ۱۵۴: هر سحر سلسله از پای سحر بگشایند 135شمارهٔ ۱۵۵: مجلس چو بر شکست تماشا به ما رسید 136شمارهٔ ۱۵۶: در آشیان ما پر و بال هما رسید 137شمارهٔ ۱۵۷: در به روی عیش تا بستیم دیگر وانشد 138شمارهٔ ۱۵۸: آن بخت فتنه جو که تو دیدی به خواب ...139شمارهٔ ۱۵۹: گر تشنه بر سر خم میرم عجب نباشد 140شمارهٔ ۱۶۰: چه شور بود؟ که عشقت به من کرامت ک ...141شمارهٔ ۱۶۱: ناله را نیست اثر کز تو شکایت دارد 142شمارهٔ ۱۶۲: به هوش سیر چمن کن که شاهدان مستند 143شمارهٔ ۱۶۳: نه دل آزاد پای بست شود 144شمارهٔ ۱۶۴: چه خوست کاین دل کافر نهاد من دارد 145شمارهٔ ۱۶۵: هوس چو دیر کشد شعله در نهاد افتد 146شمارهٔ ۱۶۶: هوس پروانه است اما به گرد دود می ...147شمارهٔ ۱۶۷: عالم از عشق در وجود آمد 148شمارهٔ ۱۶۸: روز ازلم بود به نابود نهفتند 149شمارهٔ ۱۶۹: شمع را زنده دلی در شب تار آخر شد 150شمارهٔ ۱۷۰: کمال عاشقی حیرانی دیدار می آرد 151شمارهٔ ۱۷۱: آن را که قبول تو خریدار نباشد 152شمارهٔ ۱۷۲: دوشینه سرودی دل افگار برآورد 153شمارهٔ ۱۷۳: نشان آن که کردم قطع امید از دیار ...154شمارهٔ ۱۷۴: ز نگهت سحری شوق یار می خیزد 155شمارهٔ ۱۷۵: جهان جوان شد و عقد بهار می بندد 156شمارهٔ ۱۷۶: بزمت غم بار ما ندارد 157شمارهٔ ۱۷۷: باز نرگس را گلستان صاحب افسر کند 158شمارهٔ ۱۷۸: وقت شد سبزه فرش در پیچد 159شمارهٔ ۱۷۹: هنوز راه نگاهم به بام و در ندهند 160شمارهٔ ۱۸۰: باعث راندنم از بزم بجز عار نبود 161شمارهٔ ۱۸۱: محبت با دل غم دیده الفت بیشتر گیر ...162شمارهٔ ۱۸۲: دلم از ناله خوش گردید امید اثر با ...163شمارهٔ ۱۸۳: کسی که تشنه وصل است با کوثر نمی س ...164شمارهٔ ۱۸۴: بیا که بی تو غم از خاطرم به در نر ...165شمارهٔ ۱۸۵: ما بید بوستانیم، ما را ثمر نباشد 166شمارهٔ ۱۸۶: صبحی بنال راه فلک برنبسته اند 167شمارهٔ ۱۸۷: امشب چمن از گریه ما تازه و تر بود 168شمارهٔ ۱۸۸: ذوقی ز می نزاد که صد شور و شر نشد 169شمارهٔ ۱۸۹: پیران که دقع قبض طباشیر برده اند 170شمارهٔ ۱۹۰: این جا نه بهر سنگ سیه نور فروشند 171شمارهٔ ۱۹۱: با آنکه ز مهرش به دلم حور نگنجد 172شمارهٔ ۱۹۲: روز از آن آید که با صد خواریم بر ...173شمارهٔ ۱۹۳: پایمالم فتنه یی را هر که در شور آ ...174شمارهٔ ۱۹۴: به گوشم از پریدن های چشم آواز می ...175شمارهٔ ۱۹۵: آمد دگر به صلح و در فتنه باز کرد 176شمارهٔ ۱۹۶: آخر به من آن مغ بچه هم کیش برآمد 177شمارهٔ ۱۹۷: یغمای تو دستی به کم و بیش برآورد 178شمارهٔ ۱۹۸: افسانه شیرین مرا گوش نکردند 179شمارهٔ ۱۹۹: به دل ز شوق تو چون ناله در سماع آ ...180شمارهٔ ۲۰۰: به هجر و وصل دلم الفت و نزاع ندار ...181شمارهٔ ۲۰۱: درین دیار عجب مطربان یک رنگند 182شمارهٔ ۲۰۲: پس از نه مه جهان را دامن عیشی به ...183شمارهٔ ۲۰۳: بی تو بر بال و پر مرغان گلستان تن ...184شمارهٔ ۲۰۴: گل آمد و لعلم ز دل سنگ برآورد 185شمارهٔ ۲۰۵: من آن صیدم که هرکس را نظر بر حال ...186شمارهٔ ۲۰۶: کس چو من نیست که پیش نظر از دل بر ...187شمارهٔ ۲۰۷: این کعبه را بنا نه به باطل نهاده ...188شمارهٔ ۲۰۸: عشقست طلسمی که در و بام ندارد 189شمارهٔ ۲۰۹: این که دل نامند چون حرزم حمایل کر ...190شمارهٔ ۲۱۰: نمی توان به گزند از من انتقام کشی ...191شمارهٔ ۲۱۱: یکی فلسم هوس هر روز در سیمابم اند ...192شمارهٔ ۲۱۲: اشک در دیده نیارم که حجابم نبرد 193شمارهٔ ۲۱۳: دوش بر سوز دل و سینه براتم دادند 194شمارهٔ ۲۱۴: دل نمی دانم کجا، زین آستانم می کش ...195شمارهٔ ۲۱۵: کسی به ملک حدوث از قدم نمی افتد 196شمارهٔ ۲۱۶: کمند و دام ما غیر از شکار غم نمی ...197شمارهٔ ۲۱۷: باده خاص محبت کی به نامحرم رسد 198شمارهٔ ۲۱۸: شادی عشق تو هنگامه غم برهم زد 199شمارهٔ ۲۱۹: دل باهوش دم برون ندهد 200شمارهٔ ۲۲۰: حسن جنبید ز خواب و مژه را برهم زد 201شمارهٔ ۲۲۱: سازم آن می نمک آلود که بی غم باشد 202شمارهٔ ۲۲۲: رشحه ای از حسن جانان ریختند 203شمارهٔ ۲۲۳: نه ز جهدم به کف بخت عنان می آید 204شمارهٔ ۲۲۴: درد و غمت که همچو هما استخوان خور ...205شمارهٔ ۲۲۵: خونم ار بر خاک ریزی نقض پیمان کی ...206شمارهٔ ۲۲۶: ز بیداد تو حرف مهر را نام و نشان ...207شمارهٔ ۲۲۷: منم مرغ اسیری مضطرب از بیم جان خو ...208شمارهٔ ۲۲۸: دلم را نور رحمت از وداع جان فرو گ ...209شمارهٔ ۲۲۹: بکش، بسوز، که نام امان نخواهم برد 210شمارهٔ ۲۳۰: دیده ام نیم نگاهی که به دیدن نرسد 211شمارهٔ ۲۳۱: خوشا کز بس هجوم گریه ام در دامن آ ...212شمارهٔ ۲۳۲: نه هر مغزی که بوید نکهت از مصر و ...213شمارهٔ ۲۳۳: به خاطرم گله یی گشت و دوست دشمن ش ...214شمارهٔ ۲۳۴: تبسمش به لب از شرم خشم و کین گردد 215شمارهٔ ۲۳۵: ناوک غم جان شکافد سینه گر جوشن شو ...216شمارهٔ ۲۳۶: گهی که وقت علاج دماغ من باشد 217شمارهٔ ۲۳۷: رشکی به من گهی ز ادای سخن رسد 218شمارهٔ ۲۳۸: گلزار به شهر آمد و بازار چمن شد 219شمارهٔ ۲۳۹: چون ابر بهاری به سرم سایه فکن شد 220شمارهٔ ۲۴۰: هرگز به سیر گل دل محزون نمی رود 221شمارهٔ ۲۴۱: دریغ نقش امل ها بر آب جو بستند 222شمارهٔ ۲۴۲: دل کز تو شد بریده کم از سنگ و رو ...223شمارهٔ ۲۴۳: ساقی قدح نداد و سفال سبو نبود 224شمارهٔ ۲۴۴: نگاهت چشم جادو برنتابد 225شمارهٔ ۲۴۵: زان خم که زاهدان به قدم آب جو کنن ...226شمارهٔ ۲۴۶: آمد سحر که دیر و حرم رفت و رو کنن ...227شمارهٔ ۲۴۷: تو می رانی و خاطر با تو ذوق گفتگو ...228شمارهٔ ۲۴۸: ز گردش های چشمش مستی پیمانه می خی ...229شمارهٔ ۲۴۹: هوای کوی او آواره ام از خانه می س ...230شمارهٔ ۲۵۰: چو عریان شد چمن مرغ از ضرورت خانه ...231شمارهٔ ۲۵۱: درین سپید رقم قسمت و حواله نماند 232شمارهٔ ۲۵۲: به غمزه روز الستم همین معامله بود 233شمارهٔ ۲۵۳: عنان دل ز خودرایی به فریادم نگه د ...234شمارهٔ ۲۵۴: قاصد دلی آزرده تر از آبله دارد 235شمارهٔ ۲۵۵: عیشم خوش از آن شعله افروخته باشد 236شمارهٔ ۲۵۶: شب فغان را به در خلوت او باری بود 237شمارهٔ ۲۵۷: نه فوت صحبت این دوستان غمی دارد 238شمارهٔ ۲۵۸: حسن چندی سر به دل شوخی و خودرایی ...239شمارهٔ ۲۵۹: پرده برداشته ام از غم پنهانی چند 240شمارهٔ ۲۶۰: فلک مزدور ایمای تو باشد 241شمارهٔ ۲۶۱: هر سر شاخ درین باغ هوایی دارد 242شمارهٔ ۲۶۲: گردش چشم بتان مستی من حالی کرد 243شمارهٔ ۲۶۳: به صدق هرکه سوی کعبه ناقه راهی کر ...244شمارهٔ ۲۶۴: بر خوان ما نمک به ملاحت نشد لذیذ 245شمارهٔ ۲۶۵: منشین به شاهد آب رخ پارسا مبر 246شمارهٔ ۲۶۶: امروز کار و بار جهان را خراب گیر 247شمارهٔ ۲۶۷: می است چاره غم هوشمند را چه خبر 248شمارهٔ ۲۶۸: به بیرحمی دلی دارد دل صیاد از آن ...249شمارهٔ ۲۶۹: دچار هرکه شوی جز سراغ یار مگیر 250شمارهٔ ۲۷۰: یک باره در وفا برآور 251شمارهٔ ۲۷۱: طلوع باده ز شام و سحر دریغ مدار 252شمارهٔ ۲۷۲: ای مطرب جان سوخت دلم پرده دگر گیر 253شمارهٔ ۲۷۳: بزم خاصست درو نکته به دستور بیار 254شمارهٔ ۲۷۴: هر روز هست ناله مرغان درازتر 255شمارهٔ ۲۷۵: چشمش به راهی می رود مژگان نمناکش ...256شمارهٔ ۲۷۶: افلاک فتنه زاده به دامان روزگار 257شمارهٔ ۲۷۷: چشم زخم خلق را با حسن روزافزون چه ...258شمارهٔ ۲۷۸: غم گرد فراق دید از دور 259شمارهٔ ۲۷۹: تعظیم پیام دل آگاه نگه دار 260شمارهٔ ۲۸۰: دارم دلی ز طایر وحشی رمیده تر 261شمارهٔ ۲۸۱: هردم از زلف تو دارم کافرستانی دگر 262شمارهٔ ۲۸۲: ای صبا از گل عطار نشانی به من آر 263شمارهٔ ۲۸۳: درد دل را می کنم با صبر پیوندی دگ ...264شمارهٔ ۲۸۴: فارغ تر از دل تو ندیدم دلی دگر 265شمارهٔ ۲۸۵: هر که از درگه تو گردد باز 266شمارهٔ ۲۸۶: آن را که برد به مسند راز 267شمارهٔ ۲۸۷: تو درنیافته ای لذت وفا هرگز 268شمارهٔ ۲۸۸: بخت ما سست و عشق تو فیروز 269شمارهٔ ۲۸۹: ببند دست و می از شیشه در گلویم ری ...270شمارهٔ ۲۹۰: چرخ پرویز نیست آتش بیز 271شمارهٔ ۲۹۱: غمم به عیش درآمیخت عشق رنگ آمیز 272شمارهٔ ۲۹۲: شوریده است آب و گل قالبم هنوز 273شمارهٔ ۲۹۳: دل ها همه به بوی گل آویختست باز 274شمارهٔ ۲۹۴: سخن گویید با من کمتر امروز 275شمارهٔ ۲۹۵: خمش ز لابه که طبعش مشو شست هنوز 276شمارهٔ ۲۹۶: جام گیر اختر افتاده بر افلاک اندا ...277شمارهٔ ۲۹۷: سر برآور بر کله داران قباها تنگ س ...278شمارهٔ ۲۹۸: ذوق وجدان و نظر خالص شد و خامم هن ...279شمارهٔ ۲۹۹: پی تدارک تقصیر صبحدم برخیز 280شمارهٔ ۳۰۰: فتاده ام به میان غم از کران برخیز 281شمارهٔ ۳۰۱: نشست اختر پروین ز پرنیان برخیز 282شمارهٔ ۳۰۲: از طور صلح و عربده بیگانه ام هنوز 283شمارهٔ ۳۰۳: مرد بی حوصله مردانه نگردد هرگز 284شمارهٔ ۳۰۴: گر به دل خلوت نداری از جهانبانی گ ...285شمارهٔ ۳۰۵: سوی صحرای حقیقت برد عشقم از هوس 286شمارهٔ ۳۰۶: ناله اصحاب مسجد نیست بی فریادرس 287شمارهٔ ۳۰۷: کسی به مشک نگفتست کم کن از انفاس 288شمارهٔ ۳۰۸: گشود ابر بغل بر چمن سپاس سپاس 289شمارهٔ ۳۰۹: اکسیر حسن در نظر پارسا شناس 290شمارهٔ ۳۱۰: شورش عشق از دل شیدا مپرس 291شمارهٔ ۳۱۱: فصلی چنین گذشت و سحابی ندید کس 292شمارهٔ ۳۱۲: به امید توام خرسند ازین پس 293شمارهٔ ۳۱۳: از نیاز و طاعتم مقصود دیدارست و ب ...294شمارهٔ ۳۱۴: ما به دل شادیم از باغ و بهار ما م ...295شمارهٔ ۳۱۵: بگو به دیر خرابات السلام و مترس 296شمارهٔ ۳۱۶: خسته را فاتحه ای از لب خندان تو ب ...297شمارهٔ ۳۱۷: ای که نامه می نویسی سوی من فرمان ...298شمارهٔ ۳۱۸: صبح شد راه شهر و برزن پرس 299شمارهٔ ۳۱۹: دست کسی نبسته و افسون نکرده کس 300شمارهٔ ۳۲۰: با حکمت ایستاده ام اینم پناه بس 301شمارهٔ ۳۲۱: تو عیش و ناز مرا از امیدواری پرس 302شمارهٔ ۳۲۲: تو کودکی به بزرگان زبان درازی بس 303شمارهٔ ۳۲۳: به اختیار تو در باختم ارادت خویش 304شمارهٔ ۳۲۴: دهر پرفتنه و شورست ز چشم سیهش 305شمارهٔ ۳۲۵: یارب آن سرو که پرورده ای از اشک م ...306شمارهٔ ۳۲۶: در بغل مصحف و سجاده تقوا بر دوش 307شمارهٔ ۳۲۷: از خوی کریم تو گنه گشت فراموش 308شمارهٔ ۳۲۸: بزم خالی می شود مطرب خموش 309شمارهٔ ۳۲۹: داشتم از درد جدایی خروش 310شمارهٔ ۳۳۰: غیرتم بانگ زد که: دور او باش 311شمارهٔ ۳۳۱: حیاتی در گذر دارم چه پرسی بود و ن ...312شمارهٔ ۳۳۲: از فراق یار ناخشنود خویش 313شمارهٔ ۳۳۳: هرجا که بود روز خوش و روزگار خوش 314شمارهٔ ۳۳۴: ساقی بیار جام می خوشگوار پیش 315شمارهٔ ۳۳۵: گر جهان کشته بیداد شود برگذرش 316شمارهٔ ۳۳۶: آن که غایب از نظر گردید درمی یابم ...317شمارهٔ ۳۳۷: خرامان آمد از می در سر آتش 318شمارهٔ ۳۳۸: به سینه گریه گره شد نقاب برتر کش 319شمارهٔ ۳۳۹: بر کس نمانده سنگم زد و چشم شوخ و ...320شمارهٔ ۳۴۰: شرمسارم از دل بی صبر و بی آرام خو ...321شمارهٔ ۳۴۱: بلاست خط نگارین و زلف خود به خمش 322شمارهٔ ۳۴۲: هرگز گلی شکفته نشد از نسیم خویش 323شمارهٔ ۳۴۳: یا در درون قبه این آسمان مباش 324شمارهٔ ۳۴۴: کی بود شفقت دل سوی اسیران کشدش 325شمارهٔ ۳۴۵: بزم می سازیم سامان گر نباشد گو مب ...326شمارهٔ ۳۴۶: از نقل و باده گوشه دل گشته روشنش 327شمارهٔ ۳۴۷: مطرب به گوشم زد نوا از گریه محزون ...328شمارهٔ ۳۴۸: بر غمزده ای خنده زدم گفت حزین باش 329شمارهٔ ۳۴۹: بی تو نه با غم خوش و نی خانه خوش 330شمارهٔ ۳۵۰: رمید طایر جانم ز آشیانه خویش 331شمارهٔ ۳۵۱: طاعت پیر مغان کن وز همه بیگانه با ...332شمارهٔ ۳۵۲: لطف می خون در رگ افسرده می آرد به ...333شمارهٔ ۳۵۳: افغان که بعد صد طلب و جستجوی خویش 334شمارهٔ ۳۵۴: افسر به قبادی ده و خاتم به جمی بخ ...335شمارهٔ ۳۵۵: بستم در تصرف گفت و شنید خویش 336شمارهٔ ۳۵۶: به بوی می دو سه ژولیده مرقع پوش 337شمارهٔ ۳۵۷: دم دم شاهدست و می می خاص 338شمارهٔ ۳۵۸: حریف خود شو و یا خود برآر آز خلوت ...339شمارهٔ ۳۵۹: ساقیا برخیز با مستان برقص 340شمارهٔ ۳۶۰: هرکه چون یوسف شود از محنت زندان خ ...341شمارهٔ ۳۶۱: همیشه خنده شادی به آن لبان مخصوص 342شمارهٔ ۳۶۲: نه خانقاه نشین می شویم و نی مرتاض 343شمارهٔ ۳۶۳: دهم دو ملک به یک نغمه رباب عوض 344شمارهٔ ۳۶۴: حضور وقت نمی یابم و حلاوت فرض 345شمارهٔ ۳۶۵: هر صبح کن دو جام شراب مغانه فرض 346شمارهٔ ۳۶۶: از جمال تو کمال بشری بود غرض 347شمارهٔ ۳۶۷: روی دل با دوست باید داشت در مرگ و ...348شمارهٔ ۳۶۸: حکم جفا صحیح و امید وفا غلط 349شمارهٔ ۳۶۹: صد جا در انتخاب تو پیدا کنم غلط 350شمارهٔ ۳۷۰: در عشق کار بوده و سامان نبوده شرط 351شمارهٔ ۳۷۱: جگر به خنده همی سوز و بر کران می ...352شمارهٔ ۳۷۲: درود پاک تو بر ریش باصفا واعظ 353شمارهٔ ۳۷۳: نی خاطرم از کتاب محظوظ 354شمارهٔ ۳۷۴: اگر تو نشنوی از ناله های زار چه ح ...355شمارهٔ ۳۷۵: هنوز عارف و عامی نداشتند نزاع 356شمارهٔ ۳۷۶: به فالی از لب تو تا ابد هما قانع 357شمارهٔ ۳۷۷: پای کوبان دست افشان در سماع 358شمارهٔ ۳۷۸: فریب دختر رز خواهشیست نامسموع 359شمارهٔ ۳۷۹: کند همیشه به دل چشم روسیاه نزاع 360شمارهٔ ۳۸۰: گوید سحر که شب گذر افکنده ای به ب ...361شمارهٔ ۳۸۱: راز دیرینه ز رخ پرده برانداخت دری ...362شمارهٔ ۳۸۲: نه گل این جا ز عشق خار فارغ 363شمارهٔ ۳۸۳: جان به لب از شوق و می آرند پیغامم ...364شمارهٔ ۳۸۴: نالم ز چرخ اگر نه بر افغان خورم د ...365شمارهٔ ۳۸۵: آنی به اثر داری و شأنی به تصرف 366شمارهٔ ۳۸۶: فتنه با زلف تو گرفته طرف 367شمارهٔ ۳۸۷: تو این گشاد و گره ها به دام فکر م ...368شمارهٔ ۳۸۸: هر که تایب گردد از می بر رخ او رن ...369شمارهٔ ۳۸۹: کرشمه تو برد از قمارخانه حریف 370شمارهٔ ۳۹۰: لب ساقی روان ها، دل چشمه حقایق 371شمارهٔ ۳۹۱: صبح اول کرده عشقت عشوه ای در کار ...372شمارهٔ ۳۹۲: رفیق تر نکند در ره تو کام رفیق 373شمارهٔ ۳۹۳: ره نداد آه قدرم بر سر خوان تو ملک 374شمارهٔ ۳۹۴: نگشت دامن گردی درین بیابان چاک 375شمارهٔ ۳۹۵: درهای بسته واشد ز آه سحر مبارک 376شمارهٔ ۳۹۶: رسید فصل گل و عیش گلشنم نزدیک 377شمارهٔ ۳۹۷: نقش دیبا چنان کشید فرنگ 378شمارهٔ ۳۹۸: تا عشق چه ها کند به بلبل 379شمارهٔ ۳۹۹: مرحبا ساقی خجسته جمال 380شمارهٔ ۴۰۰: گر کشف حجب خواهی بستان می ناب اول 381شمارهٔ ۴۰۱: درین بستان به جهد از خار بگسل 382شمارهٔ ۴۰۲: به لغزش دست از دلدار مگسل 383شمارهٔ ۴۰۳: نیم ز کعبه به می خوردن مجاز خجل 384شمارهٔ ۴۰۴: زان شب که یار کرد نگاهی به سوی دل 385شمارهٔ ۴۰۵: نخست عشق به میخانه کرد نزول 386شمارهٔ ۴۰۶: کتاب خوانده شد و، شبهه ای نشد مغف ...387شمارهٔ ۴۰۷: منادیست در آن کو که خون زنده سبیل 388شمارهٔ ۴۰۸: صبح چو دم برآورد همرهی صبا کنم 389شمارهٔ ۴۰۹: ما حال خویش بی سر و بی پا نوشته ا ...390شمارهٔ ۴۱۰: ما به برهان و خبر پیرو ترسا نشویم 391شمارهٔ ۴۱۱: گهی بر فرش سنبل، گاه بر روی گیا ا ...392شمارهٔ ۴۱۲: ما چو سیل این خار از اول به پشت پ ...393شمارهٔ ۴۱۳: نمی گردید کوته رشته معنی، رها کرد ...394شمارهٔ ۴۱۴: از ما حذر که دست ز آداب شسته ایم 395شمارهٔ ۴۱۵: ما قلم در آتش و دفتر در آب افکنده ...396شمارهٔ ۴۱۶: می روم زین کوی و وز رشک محبت می ر ...397شمارهٔ ۴۱۷: باز از جرم شکایت ناامید از رحمتم 398شمارهٔ ۴۱۸: تا به کی خیمه چو گل بر گذر باد زن ...399شمارهٔ ۴۱۹: سوزن به دل از بخیه و پیوند شکستیم 400شمارهٔ ۴۲۰: بسیار نظره کردم در گرم و سرد عالم 401شمارهٔ ۴۲۱: ز خراش دم به رقت، ز گداز دل به در ...402شمارهٔ ۴۲۲: سوخت چون شمع پای تا بسرم 403شمارهٔ ۴۲۳: آتشین گفتار خاکی پیکرم 404شمارهٔ ۴۲۴: به گل پیراهنی امیدوارم 405شمارهٔ ۴۲۵: من روز ره خانه خمار ندانم 406شمارهٔ ۴۲۶: در دشمن زنم و دوستی اظهار کنم 407شمارهٔ ۴۲۷: رضا به عشق کدام است و اختیار کدام 408شمارهٔ ۴۲۸: هرکجا ساخت غمی دایره مسمار شدم 409شمارهٔ ۴۲۹: همیشه تار و پود کار ناهموار می بس ...410شمارهٔ ۴۳۰: زین غم نه گریه آید و نی ناله برکش ...411شمارهٔ ۴۳۱: چند در دل آرزو را خاک غم بر سر کن ...412شمارهٔ ۴۳۲: شب در بتخانه ای را با دو چشم تر ز ...413شمارهٔ ۴۳۳: به تمنای غلط بر همه کس میر شدیم 414شمارهٔ ۴۳۴: نه مقامی که در آن زاد سفر تازه کن ...415شمارهٔ ۴۳۵: جز نسخه احوال کسان پیش ندارم 416شمارهٔ ۴۳۶: غساله شوی ته کاسه و ایاغ شدم 417شمارهٔ ۴۳۷: بی روی تو پروانه ای امشب به چراغم 418شمارهٔ ۴۳۸: ز جا نتوانم از کم نشئگی چالاک برخ ...419شمارهٔ ۴۳۹: شب نه تشویش صبا نی شور بلبل داشتم 420شمارهٔ ۴۴۰: خود را کباب ازین دل خودکام کرده ا ...421شمارهٔ ۴۴۱: خواهم که به آزادی دل نام برآرم 422شمارهٔ ۴۴۲: خاک دیگر بر سر مژگان بی غم می کنم 423شمارهٔ ۴۴۳: امروز پیشت از غم خود دم نمی زنم 424شمارهٔ ۴۴۴: تا از قضای دشت به گلشن فتاده ام 425شمارهٔ ۴۴۵: ز خیل نغمه سنجان رفتم و طرز کهن ب ...426شمارهٔ ۴۴۶: سخن دوست گران بود فراوان کردم 427شمارهٔ ۴۴۷: مشنو استغفار من کز اهل ایمان نیست ...428شمارهٔ ۴۴۸: هنر در شست و ناوک در کف و زه بر ک ...429شمارهٔ ۴۴۹: شکوه نقصان داشت فصلی از میان اندا ...430شمارهٔ ۴۵۰: کعبه و دیر شدم صد ره و ویران گشتم 431شمارهٔ ۴۵۱: ضبط حرفی می کنم کز وی زبان می سوز ...432شمارهٔ ۴۵۲: رخ نما تا رونما جان آوریم 433شمارهٔ ۴۵۳: به جست و جوی تو سرتاسر جهان بدوم 434شمارهٔ ۴۵۴: همیشه گریه تلخی در آستین دارم 435شمارهٔ ۴۵۵: تا به کی از کثرت غم روی بر زانو ن ...436شمارهٔ ۴۵۶: مبین به رد و قبولم که نیکخواه توا ...437شمارهٔ ۴۵۷: ما برق جای نور به کاشانه برده ایم 438شمارهٔ ۴۵۸: یک گلیم، اما به رتبت چون خم و پیم ...439شمارهٔ ۴۵۹: ساقی به زحمت آمده ام تا به پای خم 440شمارهٔ ۴۶۰: دهشت از صیدم مکن بی زخم کاری نیست ...441شمارهٔ ۴۶۱: دست در طره آشفته یاری نزدیم 442شمارهٔ ۴۶۲: کنم بی باده بدمستی که سودایی دگر ...443شمارهٔ ۴۶۳: عشق تو شیرازه اجزای من 444شمارهٔ ۴۶۴: نه مراست حسن خصلی به عیار سربلندا ...445شمارهٔ ۴۶۵: پیش بنشین ساغری بستان و طبع آزاد ...446شمارهٔ ۴۶۶: صد غم ز غم پیاله ستاند به یاد من 447شمارهٔ ۴۶۷: درمان ضعف دل به لب نوشخند کن 448شمارهٔ ۴۶۸: نوش می ریزد حدیثت در گزند خویشتن 449شمارهٔ ۴۶۹: بسی الطاف و احسان کرد حیرانم چه د ...450شمارهٔ ۴۷۰: منه به رنگ جهان دل، دی و بهاران ب ...451شمارهٔ ۴۷۱: دیریست بیرون رفته ام از اختیار خو ...452شمارهٔ ۴۷۲: دلم شد زودرنج آزار او کن 453شمارهٔ ۴۷۳: به گریه در دل تو گر اثر توان کردن 454شمارهٔ ۴۷۴: چه خوشست از دو یکدل سر حرف باز کر ...455شمارهٔ ۴۷۵: می دود حاجت به راه خواهش از دنبال ...456شمارهٔ ۴۷۶: ساقی صلای عام است کاری به کام گرد ...457شمارهٔ ۴۷۷: مردانه قماری کن دستی به دو عالم ز ...458شمارهٔ ۴۷۸: با مسلمان زادگان تا کی دل و جان ب ...459شمارهٔ ۴۷۹: بیمار بی دردی دلا درمان نخواهی یا ...460شمارهٔ ۴۸۰: غم از دل بر کران نتوان نهادن 461شمارهٔ ۴۸۱: چند فارغ از نشاط درد و درمان زیست ...462شمارهٔ ۴۸۲: عمر اگر باقیست رنجش ها کهن خواهد ...463شمارهٔ ۴۸۳: در چراغ حکمت از مغز خرد روغن مکن 464شمارهٔ ۴۸۴: دلا رو زان خم ابرو بگردان 465شمارهٔ ۴۸۵: سبو بیار و پر از آب زندگانی کن 466شمارهٔ ۴۸۶: عیش تنگم کز دل افشردن چکد خوناب ا ...467شمارهٔ ۴۸۷: به دل فگار دارم گله بی نهایت از ت ...468شمارهٔ ۴۸۸: دوش کردیم دل و دیده به دیدار گرو 469شمارهٔ ۴۸۹: همنفسی به جان خرم قافله تتار کو؟470شمارهٔ ۴۹۰: به دوریت نتوان بود نیز دور از تو 471شمارهٔ ۴۹۱: نوید عهد گل از نورسان باغ شنو 472شمارهٔ ۴۹۲: نیست دوران را نشاطی رطل مالامال ک ...473شمارهٔ ۴۹۳: از صبح روزگار گشاد جبین مجو 474شمارهٔ ۴۹۴: به دست طبع عنان داده ای دریغ از ت ...475شمارهٔ ۴۹۵: از نصیحت برفروزد روی تو 476شمارهٔ ۴۹۶: حسن از خط شود قوی بازو 477شمارهٔ ۴۹۷: کاریست بر ملا گذران در خفا گره 478شمارهٔ ۴۹۸: دلی دارم ازو دل ها شکسته 479شمارهٔ ۴۹۹: پرده بردار و صلای می به شیخ و شاب ...480شمارهٔ ۵۰۰: تا شوی هم انس آگاهی اطلاق خواب ده 481شمارهٔ ۵۰۱: عشق افسر ز سر جم به اشارت برده 482شمارهٔ ۵۰۲: فکر و غم را سر به جان مردم ناشاد ...483شمارهٔ ۵۰۳: از خوی تند و سرکشت کس ایمن و خشنو ...484شمارهٔ ۵۰۴: از گلستان گل به بازار آمده 485شمارهٔ ۵۰۵: شاهدی بر سر این کوچه پدیدار شده 486شمارهٔ ۵۰۶: در بند تو زنجیر گرفتار شکسته 487شمارهٔ ۵۰۷: آنی که به جان ناز تو را حور کشیده 488شمارهٔ ۵۰۸: دیوانه ام ز خانه مشوش برآمده 489شمارهٔ ۵۰۹: روندگان ملولیم روبهم کرده 490شمارهٔ ۵۱۰: در عهد تو یک سر به گریبان نرسیده 491شمارهٔ ۵۱۱: تو بر سر کودکان نهاده 492شمارهٔ ۵۱۲: کیست این از روی رعنایی به جولان آ ...493شمارهٔ ۵۱۳: دلم گداخته غم وز تنم توان رفته 494شمارهٔ ۵۱۴: آب رز در خم آتشین نشده 495شمارهٔ ۵۱۵: کجایی ای گل و مل را به رنگ و بو ک ...496شمارهٔ ۵۱۶: دل بر این ناخوش آشیانه منه 497شمارهٔ ۵۱۷: غم به سزا داده یی دل به نوا کرده ...498شمارهٔ ۵۱۸: در شهر و کو هنگامه ها بهر تماشا ک ...499شمارهٔ ۵۱۹: دگر خدا بود ای دل سر کجا داری 500شمارهٔ ۵۲۰: درین میدان پر نیرنگ حیرانست دانای ...501شمارهٔ ۵۲۱: ازین مجلس نمی خیزد دمی کاحیا کند ...502شمارهٔ ۵۲۲: بر دماغم دویده شیدایی 503شمارهٔ ۵۲۳: غیر از تو نگنجد به سرایی که تو با ...504شمارهٔ ۵۲۴: دیریست ز گوشه نقابی 505شمارهٔ ۵۲۵: چه باید مرد را، طبع بلند و مشرب ن ...506شمارهٔ ۵۲۶: عقلم وداع عصمت کرد از تنگ شرابی 507شمارهٔ ۵۲۷: نیست با مشاطه گلبن طرازم حاجتی 508شمارهٔ ۵۲۸: دریغ از صف مردان برون نتاخت یکی 509شمارهٔ ۵۲۹: دو گرم و رخ زرد از که داری؟510شمارهٔ ۵۳۰: چند ما را به مدارا و فسون بند کنی ...511شمارهٔ ۵۳۱: چو لعبتان خیال اند آدمی و پری 512شمارهٔ ۵۳۲: از ما نهان ز کثرت اغیار بوده ای 513شمارهٔ ۵۳۳: به مویی بسته صبرم نغمه تار است پن ...514شمارهٔ ۵۳۴: چمن قربانگه دنیای خونخوارست پندار ...515شمارهٔ ۵۳۵: دریغا در چنین فصلی حریفم یار بایس ...516شمارهٔ ۵۳۶: گر حسن جمال تو طلبکار نبودی 517شمارهٔ ۵۳۷: گر پای سرو و دامن یاری گرفته ای 518شمارهٔ ۵۳۸: به توتیای رهم خون ز چشم تر چیدی 519شمارهٔ ۵۳۹: کمند عشوه گشادی و فتنه سر دادی 520شمارهٔ ۵۴۰: به خودبینی به جز بتگر نباشی 521شمارهٔ ۵۴۱: سوی هرکس به عنایت نظر انداخته ای 522شمارهٔ ۵۴۲: زان عنبرین کلاله که بر سر نهاده ا ...523شمارهٔ ۵۴۳: بس در وفا تأمل و تأخیر می کنی 524شمارهٔ ۵۴۴: وقت آن آمد که خرگه با گل سوری زنی 525شمارهٔ ۵۴۵: از کم سخنی و سر به زیری 526شمارهٔ ۵۴۶: تو را گفتم ز صبح وصل مهرافروزتر ب ...527شمارهٔ ۵۴۷: خلوتی خواهم و سودای سر زلف کسی 528شمارهٔ ۵۴۸: شد آخر روز بر ناییی و میل دل همان ...529شمارهٔ ۵۴۹: یک ره کم این حجره خاکی نگرفتی 530شمارهٔ ۵۵۰: در هیچ مقامم نگذارد به درنگی 531شمارهٔ ۵۵۱: گه به عشق کاکلت بر سینه سازم سنبل ...532شمارهٔ ۵۵۲: کی سر غنچه او از هر بیان بیابی 533شمارهٔ ۵۵۳: گر برون از برقع آن زلف پریشان آمد ...534شمارهٔ ۵۵۴: جهان به طره عنبرفشان بیارایی 535شمارهٔ ۵۵۵: نوشی به صد جان رایگان قوت روان کی ...536شمارهٔ ۵۵۶: کجایی گنج پنهانی کجایی؟537شمارهٔ ۵۵۷: سحر که سنبلم از جیب پیرهن بکشی 538شمارهٔ ۵۵۸: سر داده ای و بند نهانی نهاده ای 539شمارهٔ ۵۵۹: ز نیرنگ نطقش به مضمون نیایی 540شمارهٔ ۵۶۰: نه گلم کفاف رنگی نه گلم پسند بویی 541شمارهٔ ۵۶۱: درک هر راز کجا زان عجمی زاده کنی 542شمارهٔ ۵۶۲: نی سنبل تنباکویی نه آتش رخساره ای 543شمارهٔ ۵۶۳: به تسیح و مصلا کرده ای میخانه آرا ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ