کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زیستم بس که به تدبیر خود از خامی ها
    رفت نام و نسبم در سر خودکامی ها
    ورع و شیب زبون خم ایامم کرد
    یاد دوران جوانی و می آشامی ها
    طایری نیست که تاری ز منش برپا نیست
    صید یک مرغ نکردم ز کهن دامی ها
    روز عشرت به صداع سر مخمور گذشت
    تر نگردید دماغم ز تنک جامی ها
    دل به لهو و لعب عمر منه کاین مرغان
    تکیه بر باد کنند از سبک آرامی ها
    خلعت سرو به اندام تو خوش ببریدند
    جامه زیبنده نماید ز خوش اندامی ها
    شکر پیری که هوا و هوس از جوش نشاند
    چون می کهنه برون آمدم از خامی ها
    پیش از مرگ خود از آفت هستی رستم
    به اجل باز نماندم ز سبک گامی ها
    در خرابات سر ناموران گردیدیم
    بس که اندیشه نکردیم ز بدنامی ها
    لوث تقصیر چو از آب کرم شسته شود
    دلق درویش برآید ز سیه فامی ها
    ساز و برگ و می و مطرب به «نظیری » جمعست
    بوی خیر آیدش از نیک سرانجامی ها

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha