کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر رخ پر عرق مکش سنبل نیم تاب را
    در ظلمات گم مکن چشمهٔ آفتاب را
    گر به حیا مقیدی برقعی از حجاب کن
    پردهٔ رخ که پیش او باد برد نقاب را
    سوخته فراق را وعدهٔ خام تر مده
    رسم کجاست دم به دم آب زدن کباب را
    بی تو به حال مر گم و جان به عذاب می‌کنم
    بر سرم آی و از سرم باز کن این عذاب را
    گشته حجاب عارضت زلف و نسیم بی‌خبر
    آه کجاست تا کند بر طرف این حجاب را
    تا دهد از تو جراتم رخصت نیم بوسه‌ای
    یک نفسک به خواب کن نرگس نیم خواب را
    دی به نیاز گفتمت بندهٔ توست محتشم
    روی ز بنده تافتی بنده‌ام این عتاب را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha