کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر هر دلی که بند نهاد از نگاه خود
    بردش به بند خانهٔ زلف سیاه خود
    از راه نارسیده شهنشاه عشق او
    عالم به باد داده ز گرد سپاه خود
    گردید عام نشاء عشق آن چنانکه یافت
    آثار آن چرنده در آب و گیاه خود
    زان همنشین ستاره که می‌تابد از زمین
    شرمنده است چرخ ز خورشید و ماه خود
    زان شد بلند آتش رسوائیم که دوش
    نوعی ندیدمش که کنم ضبط آه خود
    یک شهر شد به باد دو روزی خدای را
    خالی کن از نظار گیان جلوه‌گاه خود
    خوش آن که خود بکشتم آئینی و بعد قتل
    نسبت کنی به مدعی من گناه خود
    ذوق مرا پیاپی اگر از جفای خویش
    هم خود شوی ز جانب من عذرخواه خود
    خواهی که دامنت رهد از چنگ محتشم
    بردار زود خار وجودش ز راه خود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha