کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بعد مرگ من نکرد آن مه تاسف برطرف
    می‌توان مرد از برای او تکلف برطرف
    تا نگردد سیر عاشق بر سر خوان وصال
    بود در منع زلیخا حق یوسف برطرف
    خاصه من کرده باغ وصل را اما در آن
    بر تماشا نیستم قادر تکلیف بطرف
    فیض من بنگر که چون رفتم به بزمش صد حجاب
    در میان آمد ولی شد بی توقف برطرف
    چند آری در میان تعریف بزم صوفیان
    باده صافی به دست آور تصرف بر طرف
    بخت ساعت ساعتم از وصل سازد کامیاب
    گر شود از وعدهای او تخلف برطرف
    محتشم مرد و ز تیغش مشکل خود حل نساخت
    تا ابد مشکل که گیرد زین تاسف برطرف

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha