کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    او کشیده خنجر و من جامه جان کرده چاک
    رایاو قتل منست و من برای او هلاک
    زان رخم حیران آن صانع که پیدا کرده است
    آتش خورشید پرتو ز امتزاج آب و خاک
    دی به آن ماه عجم گفتم فدایت جان من
    گفت نشنیدم چه گفتی گفتمش روحی فداک
    از غم مرگ و عذاب قبر آزادم که هست
    قتل من از دست یار و خاک من در زیر تاک
    بوالعجب دشتی است دشت حسن کز نازک دلی
    آهوان دارند آنجا خوی شیر خشمناک
    جنبش دریای غم در گریه می‌آرد مرا
    می‌زند طوفان اشگ من سمک را برسماک
    محتشم هرچند گردیدم ندیدم مثل تو
    خیره طبعی بی حد از کافر دلی بی‌ترس و باک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha