کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن شوخ جانان آشنا سوزد دل بیگانه هم
    صبر از من دیوانه برد آرام صد فرزانه هم
    لعلش بشارت می‌دهد کان غمزه دارد قصد جان
    پنهان اشارت می‌کند آن نرگس مستانه هم
    از بس که در مشق جنون رسوا شدم پیرانه سر
    خندند بر من نوخطان طفلان مکتب خانه هم
    ای ناصخ از فرمان من سرمی‌کشد تیغ زبان
    امروز پند من مده کاشفته‌ام دیوانه هم
    گر روی بنمائی به من ای شمع بنمایم به تو
    در جان سپاری عاشقی چابک‌تر از پروانه هم
    ای کنج دلها مهر تو در سینه‌ام روزنی
    شاید توانی یافتن چیزی درین ویرانه هم
    بیگانگیهای سگت شبها چو یاد آید مرا
    گرید به حالم آشنا رحم آور بیگانه هم
    چون در کنارم نامدی زان لب کرم کن بوسهٔ
    کز بادهٔ وصلت شدم راضی به یک پیمانه هم
    چون شانه بر کاکل زدی رگهای جان محتشم
    صد تاب خورد از دست تو صد نیشتر از شانه هم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha