کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفتم ز پند من شود تغییر در اطوار تو
    تخفیف یابد اندکی بد خوشی بسیار تو
    آن پند کج تاثیر خود باد مخالف بود و شد
    بر جان من آتش فشان از خوی آتش بار تو
    شمشیر جلاد اجل تیز است و قتل یک جهان
    موقوف ایما گردنی از نرگس خون خوار تو
    از قتل مردم مرگ را در کار بستی آن قدر
    کو نیز شد ز نهار خواه از تیغ بی‌زنهار تو
    نزدیک شد کامی زشت در بزم با نامحرمان
    شیرین کند در چشم من محرومی دیدار تو
    از بهر مرغان چنین دام تصرف می‌نهی
    هست این زبان کبری عجب از حسن دعوی داد تو
    با آن که بی‌زاری ز من می‌خواهی افزون از همه
    حیران روی خود مرا حیرانم اندر کار تو
    من خود خریداری نیم کز من توان گفتن ولی
    از غیرت سودای من غوغاست در بازار تو
    از بهر خود کردن به مهر آزار خود چندین مده
    چون این نمی‌آید به خود خوی حریف آزار تو
    تا مردم صاحب‌نظر غافل شوند از خوبیت
    زیر غبار خط بهست آیینهٔ رخسار تو
    گفتی به مردن محتشم راضی شو ار یار منی
    سهل است مردن هم ولی جهل است بودن یار تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha