کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من و ملکی و خریداری مژگان سیهی
    که فروشند در آن ملک به صدجان گنهی
    شهسواری که به جولانگه حسنت امروز
    انقلاب از نگهی میفکند در سپهی
    حسن از بوالعجبی هربت نازک دل را
    داده است از دل پر زلزله آرام گهی
    گشته مقبول کس طاعت این خاک نشین
    که به کاهی نخرد سجده زرین کلهی
    کلبهٔ دل ز گدائی بستانند این قوم
    نستانند بلی کشوری از پادشهی
    هست عفوی که به امید وی از دیدهٔ عذر
    نقطهٔ قطره اشگی که نشوید گنهی
    حسن و عشقند دو ساحر که به یک چشم زدن
    می‌گشایند میان دو دل از دیده رهی
    مدت وصل حیاتیست ولی حیف که نیست
    راست برقامت او خلعت سالی و مهی
    محتشم اول عشق است چنین گرم مجوش
    صبر پیش‌آور و پیدا کن ازین بیش تهی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha