کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به رقیب سفری وعدهٔ رفتن دادی
    رقتی و تفرقه را سر به دل من دادی
    ملک وصلی که حسد داشت بر او دشمن و دوست
    یک سر از دوست گرفتی و به دشمن دادی
    بر طرف باد گوارائی از آن نعمت وصل
    که ز یک شهر گرفتی و به یک تن دادی
    غیر من بوی می هر که درین بزم شنید
    همه را گل به بغل نقل به دامن دادی
    باد تاراج ز هر جا که برآمد تو تمام
    سر به خاکستر این سوخته خرمن دادی
    تیغ تقدیر که بد در کف صیاد اجل
    تو گرفتی و به آن غمزه پر فن دادی
    محتشم دیر نکردی به وی اظهار نیاز
    نیک رفتی که مرا زود به گشتن دادی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha