کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو می‌نماید، که هست با من، جفا و جورت، ز روی یاری
    ز دست جورت، فغان برآرم، اگر تو دست از، جفا نداری
    بخشم گفتی، نمی‌گذارم، که زیر تیغم، برآوری دم
    مرا چه یارا که دم برآرم، اگر دمارم، ز جان برآری
    شب فراقت کز اشتیاقت به جان فکارم به تن نزارم
    به خواب کس را نمی‌گذرام ز بس که دارم فغان و زاری
    نه همزبانی، که من زمانی، باو شمارم، غمی که دارم
    نه نیک خواهی که، گاهگاهی، ز من بپرسد، غم که داری
    به درد از آنرو، گرفته‌ام خو، به خاک از آن رو، نهاده‌ام رو
    که عشق کاری، نباشد الا، به دردمندی، ز خاکساری
    اگرچه کردم، چو بلبل ای گل، در اشتیاقت، بسی تحمل
    ز باغ وصلت، گلی نچیدم، جز این که دیدم، هزار زاری
    همیشه گوئی، که محتشم را، برآرم از جا، درآرم از پا
    ز پا درآید، ز جان برآید، شبی که مستش، تو در برآری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha