کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز چوگان بازی آمد زلف بر رخسار آشفته
    اطاقه باد جولان خورده و دستار آشفته
    سر زلفش که از آه هواداران کم آشفتی
    ز آهم دوش بود آشفته وبسیار آشفته
    دلیری با خیالش دستبازی کرده پنداری
    که زلفش را ندیدم هرگز این مقدار آشفته
    چنان سربسته حرفی گفته بودم در محرم کشی امشب
    که هم یاران پریشانند و هم اغیار آشفته
    نوید وصل میده وز پی ضبط جنون من
    دماغم را به بوی هجر هم میدار آشفته
    شوم تا جان فشان بر وضع بی‌قیدانه‌ات یکدم
    میفشان گرد از مو زلف را بگذار آشفته
    به این صورت ندیدم وضع مجلس محتشم هرگز
    که باشد غیر در کلفت تو هم دربار آشفته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha