کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر که دیدم چونی از غم به فغانست که تو
    یار غیری و فغان من از آن است که تو
    همچو سوسن به زبان با همه کس در سخنی
    وین خسان را همگی حمل بر آن است که تو
    میدری غنچه صفت پردهٔ ناموس ولی
    بر من تنگ دل این نکته عیان است که تو
    پاکدامانی از آلایش اغیار چو گل
    لیک امید من خسته چنان است که تو
    همچو نرگس کنی از کج نظران قطع نظر
    زان که از همت صاحب نظران است که تو
    گرو از صورت چین بردی و ما را ز پیت
    دیده معنی از آن رو نگران است که تو
    می‌روی وز صف سیمین بدنان هیچ بتی
    محتشم را نه چنان آفت جان است که تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha