کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    وصل کو تا بی‌نیاز از وصل آن دلبر شوم
    ترک او گویم پرستار بت دیگر شوم
    عقل کو تا سرکشم یک چند از طوق جنون
    یعنی آزاد از کمند آن پری پیکر شوم
    کو دلی چون سنگ تا از لعل او یک‌بارگی
    برکنم دندان و خون آشام از آن ساغر شوم
    چند غیرت بیند و گویند با من کاشکی
    کم شود حسن تو یا او کور یا من کر شوم
    من دم بیزاری از عشق تو می‌خواهم دگر
    با وجود آن که هردم بر تو عاشق‌تر شوم
    ذره‌ای از من نخواهی یافت دیگر سوز خویش
    گر ز عشقت آن قدر سوزم که خاکستر شوم
    صحبت ما و تو شدموقوف تا روزی که من
    با دل پرخون دو چارت در صفت محشر شوم
    سر طفیل توست اما با تو هستم سر گران
    تا به شمشیر اجل فارغ ز بار سر شوم
    محتشم شد مانعم قرب رقیب از بزم او
    ورنه من می‌خواستم کز جان سگ آن در شوم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha