کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تو به زور حسن ایمن مشو از سپاه آهم
    که من ضعیف پیکر ملک قوی سپاهم
    شه چار رکن عشقم که به چار سوی غیرت
    ز سیه گلیم محنت زده‌اند بارگاهم
    نه هوای سربلندی نه خیال ارجمندی
    نه سراسری و خرگه نه غم سرو کلاهم
    ز هجوم وحشیانم شده متفق سپاهی
    که ز خسروی چو مجنون به ستیزه باج خواهم
    ز جنون فزود هردم چو بلای ناگهانی
    در و دشت در حصارم دد و دام در پناهم
    زده سر ز باغ رویت چه گیاه خوش نسیمی
    که گل جنون شکفته ز نسیم آن گیاهم
    ز تو محتشم چه پنهان که دگر به قصد ایمان
    ز بتان نامسلمان صنمی زده است راهم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha