کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر من به مردن دل نهم آسوده جانی را چه غم
    وز مهر من گرجان دهم نامهربانی را چه غم
    از تلخی هجرم چه باک آن شوخ شکرخنده را
    از لب به زهر آلوده شیرین دهانی را چه غم
    دل خون شد و غمگین نشد آن خسرو دلها بلی
    یک کلبه گر ویران شود کشورستانی را چه غم
    ز افتادنم در ره چه باک آن شوخ چابک رخش را
    خاری گر افتد در گذر سیلاب رانی را چه غم
    من خود ره آن شهسوار از رشک می‌بندم ولی
    گر بگذرد آب از رکاب آتش عنانی را چه غم
    ای دل برون رفتن چه سود از صید گاه عشق او
    صید ار گریزد صد قدم زرین کمانی را چه غم
    چون نیست هیچت محتشم ز آشوب دوران غم‌مخور
    صدخانه گر ویران شود بی‌خانمانی را چه غم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha