کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به هجران کرده بودم خو که ناگه روی او دیدم
    کمند عقل بگسستم ز نو دیوانه گردیدم
    گرفتم پنبهٔ آسایش از داغ جنون یعنی
    به باغ عاشقی از سر گل دیوانگی چیدم
    دلم زان آفت جان بود فارغ‌وز بلا ایمن
    ز آفت دوستی باز آن بلا برخود پسندیدم
    ز راه عشق بر می‌گشتم آن رعنا دچارم شد
    ازان راهی که می‌رفتم پشیمان بازگردیدم
    هنوزم با نهال قامتش باقیست پیوندی
    که هرجا دیدم او را جلوه‌گر چون بید لرزیدم
    چنان ترسیده‌ام از غمزهٔ مردم شکار او
    که هرگاه آن پری در چشمم آمد چشم پوشیدم
    در آن ره محتشم کان سروقد میرفت و من در پی
    زمین فرسوده شد از بس که بر وی چهره مالیدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha