کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    با تو آن روز که شطرنج محبت چیدم
    ماتی خود ز تو در بازی اول دیدم
    هوسم رخ به رخ شاه خیال تو نشاند
    آن قدر کز رخ شرم تو خجل گردیدم
    اسب جرات چو هوس تاخت به جولانگه عشق
    من رخ از عرصهٔ راحت طلبی تابیدم
    استخوان‌بندی شطرنج جهان کی شده بود
    صبح ابداع که من مهر تو می‌ورزیدم
    هجر چون اسب حریفان مسافر زین کرد
    عرصه خالی شد از آشوب و من آرامیدم
    آن دلارام که منصوبه طرازی فن اوست
    بیدقی راند که صد بازی از آن فهمیدم
    فکر خود کن تو هم ای دل که به تاراج بساط
    شاه عشق آمد و من خانهٔ خود برچیدم
    محتشم از تو و از قدر تو افسوس که من
    پشه و پیل درین عرصه برابر دیدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha