کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوش آن ساعت که خندان پیشت ای سیمین بدن میرم
    تو باشی بر سر بالین من گریان و من میرم
    چنان مشتاقم ای شیرین زبان طرز کلامت را
    که گربندی زبان سوزم و گر گوئی سخن میرم
    منم نخل بلند قامتت راآن تماشائی
    که گر آسیب دستی بیند آن سیب ذقن میرم
    همایانم به زاغان باز نگذارند از غیرت
    ز سودایت به صحرائی که بی‌گور و کفن میرم
    من آن مسکین کنعان مسکنم کز یوسف اندامی
    زند گر بر مشامم باد بوی پیرهن میرم
    نمی‌دانم که شیرین مرا خصم من از شادی
    چسان پرسش کند روزی که من چون کوه کن میرم
    چو پا تا سر وجودم شد وجدت جای آن دارد
    که از بهر سرا پای وجود خویشتن میرم
    مگر خود برگشاید ناوکی آن شوخ و نگذارد
    که از دیر التفاتیهای آن ناوک فکن میرم
    نگردد محتشم تا عالمی از خون من محزون
    به این جان حزین آن به که در بیت‌الحزن میرم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha