کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن پری را گوهر عصمت ز کف شد حیف حیف
    آفتابی بود نورش برطرف شد حیف حیف
    طرح یک رنگی فکند آن بت بهر بد گوهری
    گوهر یک دانه هم رنگ خزف شد حیف حیف
    آن کمان ابرو که کس انگشت بر حرفش نداشت
    تیر طعن عیب جویان را هدف شد حیف حیف
    آن که کام از لعل او جستن بزر ممکن نبود
    گنج تمکینش به نادانی تلف شد حیف حیف
    آن که خواندش مادر ایام فرزند خلف
    عاقبت دل خوش کن صد ناخلف شد حیف حیف
    نوگلی کز صوت بلبل پنبه‌اش در گوش بود
    واله چنگ و نی و آواز دف شد حیف حیف
    محتشم از درد گفتی آن چه در دل داشتی
    کوش هر بی‌درد این در را صدف شد حیف حیف

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha