کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز خانه ماه به ماه آفتاب من بدر آید
    من آفتاب ندیدم که ماه ماه برآید
    قدم کند از بیم پاس غیر توقف
    به من گهی که ازان غمزه قاصد نظر آید
    ز ناز داده کمانی به دست غمزه که از وی
    گزنده‌تر بود آن تیر که آرمیده‌تر آید
    قلم چو تیر کند در پیام شخص اشارت
    به جنبش مژه از دود دل به هم خبر آید
    رسید و در من بی دست و پا فکند تزلزل
    چو صید بسته که صیاد غافلش به سر آید
    هزار حرف که از من کند سئوال چه حاصل
    که من ز نطق برآیم چو او به حرف درآید
    به اینطرف نگه تیز چند صید نزاری
    به ناوکی جهد از جا که بر یکی دگر آید
    دو چشم جادویت آهسته از کمان اشارت
    زنند تیر که در سنگ خاره کارگر آید
    فضای دیده پرخون محتشم ز خیالت
    حدیقه‌ایست که آبش ز چشمه جگر آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha