کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دانم اگر از دلبری قانع به جانی ای پسر
    داد سبک دستی دهم در سر فشانی ای پسر
    رسم وفا بنیاد کن آواره‌ای را یاد کن
    درمانده‌ای را شاد کن تا در نمانی ای پسر
    بر خاکساران بی‌خبر مستانه بر رخش جفا
    در شاه راه دلبری خوش میدوانی ای پسر
    حسنت همی گوید که هان خوش جهانی را به کس
    هیچت نمی‌گوید که هی نی جوانی ای پسر
    با صد شکایت پیش تو چون آیم اندر یک سخن
    بندی زبانم گویا جادو زبانی ای پسر
    دیشب سبکدستی تو را می‌داد گستاخانه می
    کامروز از آن لایعقلی بر سر گرانی ای پسر
    دیوان شعر محتشم پر آتش است از حرف جور
    غافل مشو از سوز او روزی بخوانی ای پسر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha