کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به من که آتش عشقش نکرده دود هنوز
    فشاند دست که این وقت آن نبود هنوز
    ز صبر او دل من آب شد که دی ره صلح
    گشوده بود و به من لب نمی‌گشود هنوز
    دگر سحر که ازو بوسه خواه شد که ز حرف
    لبش به جنبش و حسنش به خواب بود هنوز
    نموده بود به من غایبانه رخ آن دم
    که در بساط به کس رخ نمی‌نمود هنوز
    من از قیامت هجران به دوزخ افتادم
    به مهد امن و امان کافر و یهود هنوز
    دمی که حور و پری سجدهٔ تو می‌کردند
    نکرده بود بشر را ملک سجود هنوز
    طپانچه زده خورشید عارضت مه را
    که هست از اثر آن رخش کبود هنوز
    دمی که نوبت عشقت زدم به ملک عدم
    نبود در عدم آوازهٔ وجود هنوز
    چو محتشم به گدائی فتادم از تو ولی
    گدایی که ازو وحشتم فزود هنوز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha